محل تبلیغات شما



15 روش ساده که از شما انسان شادتری می‌سازد

شاد زندگی کردن یک مهارت است. اگر صادقانه فکر کنید به این نتیجه می‌رسید که شاد زندگی کردن واقعا ارتباطی با شرایط زندگی ندارد بلکه به دیدگاه و طرز فکرتان بستگی‌ دارد.

اگر بخواهید داشته‌های خود در زندگی مثل خانواده، شغل، سلامتی، سرپناه و پول یا هر امکاناتی که دارید را بشمارید، خواهید دید که به وجود بسیاری از آن ها آگاه نیستید. همین نعمت‌هایی که نبودشان زندگی را بسیار سخت و وجودشان زندگی را بسیار آسان و پربارتر کرده است. اگر به دیدن کمبودها عادت کنید فرصت یک زندگی شاد را از خود می‌گیرید.

اما شاد زیستن فرصتی است که می‌توانیم دوباره به خود بدهیم، آن هم با روش‌های ساده و کاملا عملی. مطمئن باشید که با کمی تمرین و بعد از مدت کمی، نه تنها شادتر خواهید بود بلکه آرامش درونی بیشتری نیز احساس خواهید کرد و شاد زیستن برای شما به یک عادت روزانه تبدیل می‌شود.


وقتی پای مشتری‌سازی (تبدیل کاربر به خریدار) وسط کشیده می‌شود، راز ساده اما پنهانی که وجود دارد توجه به رفتار کاربر برای افزایش مشتری و فروشاست. باید یاد گرفت مشتریان چه انتظاری از کسب و کار ما دارند.
حتی کسب و کارهایی که مشتریان زیادی از خدمات آن‌ها استفاده می‌کنند، باید بطور کلی سعی کنند در مورد هر شخص اطلاعات بیشتری بدست بیاورند. اما سوال اینجاست! وقتی شرایط به این صورت است، چه باید کرد؟

باید تحقیقات سفت و سختی روی رفتار کاربر انجام دهید!

ما همه با هم متفاوت هستیم، اما در بیشتر مواقع تفکرات ذهنی ما انگار در کنار معادن یکسان و هم‌جواری مشغول به کار هستند. درک این گونه مسائل و حتی باریک‌بینی‌ها در ذهن انسان، می‌تواند به کسب و کار شما کمک کرده و کاربران بیشتری را به مشتریانی علاقمند به محصولات‌تان تبدیل کند.

کاراکترهای هاشم و ناصر

هاشم و ناصر هر دو در کار پوشاک هستند و دو فروشگاه در نزدیکی هم دارند. با این که ناصر سابقه بیشتری در زمینه فروش پوشاک دارد و مدت زمان بیشتری است که فروشگاه خود را راه اندازی کرده، نسبت به فروشگاه هاشم مشتریان کمتری دارد. اگر شما هم چنین مشکلی دارید و هر چه تلاش می‌کنید به رقبای خود نمی‌رسید پیشنهاد می‌کنم این مقاله را بخوانید تا مرحله به مرحله با دلیل موفقیت کسب و کار هاشم و تکنیک‌های آن آشنا شوید.


برای رشد کسب و کار باید انعطاف و مهارت سازماندهی بالایی داشته باشید. بعضی افراد تصور می‌کنند که با راه‌اندازی سایت یا گرفتن یک دفتر می‌توانند شروع به پول درآوردن کنند اما بعد متوجه خواهند شد که تصور اشتباهی داشته‌اند. هر فردی در شروع یک تجارت باید گام‌های لازم را در این راه بردارد تا موفقیت خود را در آینده تضمین کند.

اما گام‌های اولیه موفقیت در کسب و کار چیست؟

۱. سازماندهی و برنامه ریزی امور

برای موفقیت در هر تجارتی نیاز به برنامه ریزی دارید. یک روش ساده برای این کار تهیه لیست کارهای روزانه است. این لیست شما را مطمئن می‌سازد که چیزی را فراموش نخواهید کرد و آنچه را که برای بقای تجارت لازم است انجام می‌دهید. با کمک این لیست می‌توانید هر روز به شکل بهینه‌تری کار کنید و زمان تلف شده کمتری داشته باشید.

شما نمی توانید زندگی‌تان را تغییر دهید مگر اینکه چیزهایی را تغییر دهید که هر روز انجام شان می دهید.

۲. جزئیات را فراموش نکنید

به وسیله ثبت جزئیات کسب و کار خود خواهید فهمید که کجا هستید و چه پتانسیل‌هایی برای رشد دارید. این کار به شما امکان می‌دهد استراتژی برای مواجهه با چالش‌ها داشته باشید. هر نکته یا ایده‌ای که به ذهن‌تان می‌رسد ثبت و در زمان مناسب به آن رسیدگی کنید و عملکرد روزانه‌تان را جمع بندی کنید.

روش-های-رشد-کسب-و-کار

به گفته دارن هاردی: وقتی ثبت وقایع را شروع می‌کنید، توجه‌تان همان‌قدر که روی کوچک‌ترین چیزهایی که درست انجام می‌دهید متمرکز می‌شود، بر روی کوچک‌ترین چیزهایی هم که اشتباه انجام می‌دهید، جلب خواهد شد.

وقتی انتخاب می‌کنید که در مسیرتان به طور مداوم و پیوسته اصلاحاتی انجام دهید، بعد از مدتی نتایج شگفت‌‌انگیزی به دست می‌آورید.

۳. رقبای خود را تحلیل کنید

رقابت سالم نتایجی بیش از تصور برای تجارت شما به همراه می‌آورد. برای موفقیت باید رقبای خود را بررسی و تحلیل کنید و با پیاده سازی یا اجتناب از برخی برنامه‌ها رشد تجارت خود را افزایش دهید. بررسی رقبا باعث می‌شود کمتر نیاز به آزمون و خطا داشته باشید و پله‌های ترقی را سریع‌تر طی کنید.

هر رقیب دست خریدار را برای انتخاب بازتر می‌گذارد، پس برای بقاء نیاز دارید که به تجزیه و تحلیل رفتار رقبا بپردازید. اگر علاقه‌ای به این کار ندارید از پیش حکم شکست خود را داده‌اید، چگونه می‌خواهید در بازاری که به آن شناختی ندارید دوام بیاورید؟

۴. پاداش و ریسک ها را بشناسید

کلید اساسی موفقیت این است که دست به ریسک‌های حساب شده بزنید تا باعث رشد کسب و کار شما شوند. ریسک‌های حساب شده در آینده پاداش‌های بزرگی را برای شما به همراه خواهد داشت. در شروع کار نیاز به مقدار زیادی خلاقیت و نوآوری دارید و اگر هوشیارانه جلو بروید، می‌توانید در مدت کوتاه‌تری به اهداف شغلی و مالی خود برسید.

۵. خلاق باشید

همیشه به دنبال راهی باشید که کسب‌و‌کار خود را گسترش دهید. شما همه چیز را نمی‌دانید پس از ایده و نگرش‌های جدید برای کسب و کارتان استقبال کنید. نترسید شما فعلا در حال فکر کردن هستید و نیازی به عملی کردن آنها ندارید، پس محدودیتی برای خود قائل نشوید و فکرتان را بر روی ایده‌های خلاقانه باز نگه دارید.

رشد-و-توسعه-کسب-وکار

۶. متمرکز باشید

این گفته قدیمی که رم یک شبه ساخته نشد” اینجا کاربرد دارد. چون شما کارتان را شروع کردید به این معنا نیست که پول نیز به سوی شما سرازیر می‌شود. زمان می‌برد تا دیگران شما و کسب و کارتان را بشناسند و به مشتری شما تبدیل شوند. پس روی کارتان تمرکز داشته باشید.

پراکنده کاری انرژی شما را هدر می‌دهد و با وجود اینکه تمام مدت مشغول فعالیت بوده‌اید، درآخر می‌بینید که نتیجه‌ خاصی به دست نیاورده اید. برای رشد کسب و کار دید بلند‌مدتی به کسب و کار خود داشته باشید و برنامه‌ کاری برای روز، ماه و حتی سال‌های آینده در نظر داشته باشید.

۷. بهایش را بپردازید

همه ظاهر یک کارآفرین موفق را می‌بینند و می‌گویند او چه خوشبخت و خوش‌شانس است، اما او به شما خواهد گفت:

رشد یک کسب و کار به هیچ عنوان ساده نیست و چه از خودگذشتگی‌های زیادی داشته تا به اینجا رسیده است. خیلی از مواقع مجبور شده‌اند، بیشتر از آنچه فکر می‌کردند زمان و انرژی بگذارند.

باید آماده باشید تا از تفریحات خود بزنید و کمتر با دوستان معاشرت کنید یا مجبور به پس انداز بیشتری شوید.

شروع کار همان جایی است که بسیاری از افراد را متوقف می کند اما شما تسلیم نشوید. شاید در ابتدا سخت باشد اما وقتی نتایج انضباط شخصی خود را ببینید تمایل بیشتری به ادامه خواهید داشت.

هر چیزی در زندگی هزینه‌ خودش را دارد، حتی تلاش نکردن هم هزینه‌های خودش را به دنبال دارد. با بررسی شرایط زندگی کنونی خود و شرایطی که بعد از موفقیت پیدا می‌کنید، خود را به پرداخت بهای موفقیت مشتاق کنید.

ریسک-های-رشد-کسب-و-کار

۸. خدمات خوبی ارائه دهید

هرچقدر که خدمات بهتری را به مشتریان ارائه دهید آنها بیشتر تمایل پیدا می کنند دوباره به شما مراجعه کنند. حتی ممکن است به مشتریان وفاداری تبدیل شوند که هیچ سراغی از رقیبان شما نمی گیرند. این نوع مشتری‌ها بهترین نوع تبلیغات دهان به دهان برای شما هستند. مشتریان وفادار هستند که رشد کسب و کار شما را تضمین می کنند.

آنها علاوه بر تکرار خرید، داوطلبانه و با رضایت برای محصولات و خدمات شما تبلیغ می‌کنند و افراد دیگری را به سوی شما جلب می‌کنند. اصل رضایت مشتری از مهم‌ترین فاکتورهای موفقیت سازمان است.

موفقیت هیچ کسب و کاری بدون تعداد زیادی مشتریان راضی امکان پذیر نیست. پس اصل رضایت مشتری را در اولویت‌های کاری خود قرار دهید و روش‌هایی برای دریافت بازخورد از مشتریان طراحی کنید.

۹. ثابت قدم باشید

ثبات قدم از مهم‌ترین عوامل کسب درآمد است. شما باید مصرانه به فعالیت‌های خود ادامه دهید تا روز به روز موفق‌تر شوید. استمرار شما بعد از مدتی به یک عادت مثبت تبدیل می‌شود که مزایای بسیاری از جمله درآمد خوب را برایتان به ارمغان می‌آورد.

بهترین ایده و امکانات بدون استمرار و پایداری تا پایان کار، نتیجه ای نخواهند داشت.”

این نکته می‌تواند مهم‌ترین توصیه باشد چون هیچ چیز جایگرین استمرار و ثبات قدم نمی‌شود. حتی با وجود این خصلت می‌توانید بسیاری از کمبودها را جبران کنید.

ثبات قدم به این معنا نیست که هیچ‌گاه دچار تردید یا ناامیدی نمی‌شوید. بلکه ثبات قدم ادامه دادن با وجود تمام ترس و تردیدها است.


خریداران به دنبال خریدی هستند که احساس کنند سودی عاید آنها کرده است و نسبت به آن احساس خوبی داشته باشند. نکته مهم این است که آنها، تنها به دلایل خود و نه به دلایل شما، خریدی را انجام می‌دهند. روانشناسی فروش باعث می‌شود که به ذهن خریدار راه پیدا کنید و به نیاز او پی ببرید و شما نیز به عنوان یک فروشنده، فروشی راحت و سریع‌تر داشته باشید.

یکی از مهم‌ترین قسمت‌های فروش، مرحله‌‌ای ضروریی که تمام قسمت‌های فروش به آن وابسته است؛ توانایی شما در شناسایی دقیق نیازهای بالقوه مشتریان است.

هر مدت زمانی را که لازم است صرف  کنید تا متوجه شوید، چرا یک خریدار احتمالی به محصولات یا خدمات شما در این لحظه نیاز دارد. افراد از آن جهت محصولات و خدمات شما را می‌خرند چون احساس می‌کنند با خرید کردن سودی به آنها می‌رسد و در شرایط بهتری از قبل قرار می‌گیرند.

هر خریداری در مقابل پیشنهاد فروش سه انتخاب دارد:

روانشناسی-فروشندگی

  • می‌تواند از شما خرید کند
  • یا از فرد دیگری بخرد
  • یا اصلا هیچ خریدی نکند.

کار فروشنده این است که کاری کنید که او به نیاز خود پی ببرد و بر مقاومت خرید غلبه کند.

فروش حرفه‌ای با بررسی نیازها شروع می‌شود. شما در موقعیت فروش قرار نمی‌گیرید مگر اینکه سوالات زیادی مطرح کنید و به پاسخ‌ها به دقت گوش دهید. پس از اطلاع از نیازهای مشتری، نحوه‌ معرفی محصول را به شکلی انجام دهید که مشتری متوجه شود با خرید کالای شما نیازش برطرف می‌شود.

محصول چه چیزی هست” در برابر چه کاری می‌تواند انجام دهد”

نکته مهم در توجه به تفاوت بین آنچه محصول شما هست و آن کاری که می‌تواند انجام دهد، می‌باشد. ذهن بسیاری از فروشندگان درگیر سوالاتی مانند زیر است:

محصول‌شان چیست؟
چطور ساخته شده است؟
چه ویژگی‌هایی ظاهری دارد؟

به همین دلیل وقتی با مشتری صحبت می‌کنند تنها به این نکات اشاره می‌کنند. برای مشتری مهم نیست که کالای شما چیست. تنها دلیل مهم برای مشتری این است که محصول یا خدمات شما چه کاری برای او می‌تواند انجام می‌دهد.

به عنوان مثال بعضی از فروشندگان بیمه عمر ، به قیمت بیمه‌نامه، قدمت و اعتبار شرکت، سهولت در پرداخت‌های ماهیانه اشاره می‌کنند. اگر چه همه‌ آنها مهم هستند اما دلایلی نیستند که مشتری را به خرید بیمه عمر ترغیب کنند. مهم‌ترین دلیل مشتری برای خرید عمر آرامش ذهن” است.

دو انگیزه قدرتمند در خرید کدامند؟

دو دلیل اصلی خرید یا عدم خرید مردم عبارتند از: میل به سود بردن و ترس از ضرر کردن.

میل به سود بردن امری کاملا بدیهی است و به معنای در شرایط بهتری قرار گرفتن است. بنابراین اولین وظیفه شما این است که به مشتری نشان دهید که چقدر زندگی یا کارش به کمک محصول در مقایسه با موقعیتی که در حال حاضر در آن هست، بهتر خواهد شد. در واقع باید به او یک تصویر خوب از آینده نشان دهید.

ترس از ضرر کردن دومین انگیزه است. مشتریان از اینکه در خرید دچار اشتباه شوند می‌ترسند. می‌ترسند بعد از خرید به آن احتیاجی ندشته باشند، نتوانند به خوبی از آن استفاده کنند یا توان خرید آن را نداشته باشند.

میل به سود کردن از قدرتی برابر با ۱ برخوردار است اما ترس از ضرر دیدن از قدرتی برابر با ۲/۵ برخوردار است. به عبارت دیگر ترس از ضرر کردن دو برابر و نیم قوی‌تر از میلِ به دست آوردن است.

از کدام قدرت استفاده کنیم؟

بهترین راه فروش این است که از یک طرف بر فایده محصول تاکید کنید و از طرف دیگر به خریدار بگویید که در صورت خرید نکردن، چه مشکلاتی برایش پیش می‌آید.

برای مثال در فروش ماشین می‌توان نشان داد که چه ماشین زیبایی است و چه سرعت بالایی دارد. اگر مشتری بالقوه از این ماشین خوشش آمد و در عین حال هنوز مردد بود، می‌توانید تاکید کنید که این تنها ماشینی است که باقی مانده است یا اینکه آخرین باری است که این ماشین با چنین قیمت مناسبی فروخته خواهد شد.

روانشناسی-فروش-ویژگی-و-منافع-محصول

آیا شما فرد قابل اعتمادی هستید؟

اعتماد به عنوان مهم‌ترین ابزار فروش است. بدون توجه به اینکه خود شما تا چه اندازه متقاعد شده‌اید که کالا یا خدمات‌تان نیازها را برآورده می‌کند،‌ خریدار ممکن است هنوز مردد باشد. وظیفه شما این است که میزان اعتماد را تا حدی افزایش دهید که مشتری دیگر هیچ تردیدی در خرید کردن نداشته باشد.

تصور کنید که اگر مشتری کاملا متقاعد شده باشد که با خرید کردن به سود خوبی می‌رسد و شما هم کاملا به محصولا‌ت‌تان باور دارید و از آنها پشتیبانی می‌کنید، در این صورت، چیزی دیگری او را از خرید منصرف نمی‌کند. افزایش اعتبار از مهم‌ترین تکنیک‌ها در مراحل فروش است و مستم این است که دقیقا نیازها را تشخیص بدهید.

نیازهای مشتری را بشناسید

هر مشتری یک سری نیازهای اساسی انسانی دارد که او را به رفع آنها ترغیب می‌کند. باید بتوانید مهم‌ترین نیازهایی که محصول یا خدمات شما می‌تواند برای هر مشتری برطرف کند، شناسایی کنید.

پول

همه می‌خواهند پول بیشتری داشته باشند. این یک نیاز اولیه است. پول باعث می‌شود از بسیاری از مشغله‌های ذهنی آزاد شوید و زمان بیشتری برای خود داشته باشید. هرگاه بتوانید محصولات یا خدمات خود را با کسب درآمد یا پس‌انداز بیشتر ارتباط دهید، توجه مشتری را جلب می‌کنید.

امنیت

خیلی از مردم تصور می‌کنند که اگر پول کافی داشته باشند در امنیت به سر می‌برند. نیاز به امنیت مالی، احساسی و جسمانی به قدری عمیق است که هرچه توجه خریدار را بیشتر به آن معطوف کنید، موفق‌تر می‌شوید. می‌توانید به مشتری نشان دهید که در نتیجه داشتن محصول یا خدمات شما چگونه امنیت بیشتری خواهد داشت تا انگیزه خرید را در او به وجود ‌آورید.

محبوبیت

همه می‌خواهند مورد علاقه و توجه دیگران باشند زیرا نیاز مبرم به تعلق خاطر و حس ارزشمندی‌ را برآورده می‌کند. محصولات یا خدمات شما چگونه می‌توانند باعث بهبود حس محبوبیت در مشتری شود؟

اعتبار اجتماعی

همه می‌خواهند در نظر خود و دیگران شخص مهمی جلوه کنند. می‌خواهیم مردم به ما احترام بگذارند و داشته‌ها و مهارت‌هایمان را تحسین کنند.

وقتی بتوانید نحوه فروش محصول خود را به شکلی طراحی کنید که باعث ایجاد حس اعتبار و احترام دیگران شود، در آن صورت می‌توانید میل به خرید را به وجود آورید.

نکات-مهم-روانشناسی-فروش

سلامتی و آمادگی جسمانی

چه کسی دوست ندارد که عمر طولانی همراه با سلامتی کامل نداشته باشد؟ همه می‌خواهند سالم‌تر، لاغرتر، سرحال‌تر و با متناسب‌تر باشند.

اگر محصولات یا خدمات شما بتواند بر کیفیت سلامت فیزیکی خریداران تاثیر بگذارد، در آن صورت افرادی به دنبال سلامتی و زندگی بهتر هستند، مشتریان خوبی برای شما خواهند شد.

تحسین و قدرانی

یکی از تعاریفی که برای عزت نفس شده است، حدی است که هر شخصی خود را شایسته تعریف و تمجید می‌داند. هنگامی که شخصی به دلیل یک موفقیت کوچک یا بزرگ مورد تحسین قرار بگیرد، احساس بهتر در مورد خودش خواهد داشت.

از آن جایی که نیاز به ستایش به عمیق‌ترین نیاز انسانی یعنی عزت نفس برمی‌گردد، می‌توانید خریدار را مجاب کنید که با استفاده از محصول یا خدمات شما بر ارزش خود در مقابل دیگران می‌افزاید.

به روز بودن

همه می‌خواهند در مقابل دیگران فردی مطلع و به روز به نظر بیایند. خیلی از مردم محصول یا خدمات را می‌خرند چون به عنوان جدیدترین محصول بازار معرفی شده است. آنها می‌خواهند جزو اولین کسانی باشند که این محصول جدید را خریداری می‌کنند. تنها دلیل این نوع خرید، جدید و متفاوت بودن محصول است.

هم‌صحبتی

امروزه میلیون‌ها نفر مشترک اینترنت، از این طریق ارتباط زیادی با برقرار کرده‌اند. آنها دوست دارند با افراد مشابه خود آشنا و دوست شوند. یکی از مهم‌ترین محرک‌‌های فعالیت اجتماعی، میل به هم‌صحبتی و ارتباط با دیگران است. خیلی از مردم دوست دارند عضو باشگاه یا انجمن ‌شوند تا با افراد جدیدی ملاقات کنند.

رشد شخصی

اطلاعات، از نیازهای قرن بیست و یکم است. مردم دوست دارند که در کارشان فردی ماهر و حرفه‌ای به نظر برسند. آنها دوست دارند که از طریق مهارت‌های جدید به بالاترین درجه در شغل خود برسند. هیچ فردی دوست ندارد که از رقیبان خود عقب بماند.

فروش بالای بسیاری از محصولات به این دلیل است که نیاز به خودشکوفایی را برآورده می‌سازند. آنها به دنبال این هستند که از ظرفیت و توان خود حداکثر استفاده را بکنند.

تحول

اگر مشتری احساس کند که محصول یا خدمات شما از او شخصیتی متفاوت یا بهتری می‌سازد، حاضر است که هزینه زیادی بابت آن پرداخت کند.

گاهی افراد حاضرند هزینه بالایی برای یک عمل جراحی پلاستیک بپردازند تا ظاهرشان جذاب‌تر شود یا تعطیلات خود را در چشمه‌های آب معدنی بگذرانند. تحول و دگرگونی شخصی کاملا مساله‌ای احساسی است و ممکن است با هزینه پرداخت شده ارتباطی نداشته باشد.

تصمیمات خرید احساسی هستند نه منطقی

همه تصمیمات مربوط به خرید احساسی هستند. انسان‌ها احساسی تصمیم می‌گیرند و بعد با منطق آن را توجیه می‌کنند.
وقتی که می‌گویید انجام کار خاصی را عاقلانه می‌دانید، درواقع منظورتان این است که احساس بیشتری برای آن کار خاص سرمایه‌گذاری کرده‌اید. انسان‌ها دارای طیف وسیعی از احساسات هستند. اما قوی‌ترین احساسی که در یک زمان خاص دارید، نوع تصمیم‌گیری را در آن لحظه مشخص می‌کند.

تنها راه غلبه بر احساس منفیِ ترس از ضرر، تقویت احساس است. هر حرفی بزنید یا کاری کنید تا موجب تقویت انگیزه خرید شود، به فروش نزدیک‌تر می‌شوید.

در فرآیند فروش هیچ چیز بی‌اهمیت نیست

یکی از مهم‌ترین قوانین در فروش این است که هیچ ‌چیزی بی‌اهمیت نیست. هر کاری که در فرآیند فروش انجام می‌دهید یا به شما کمک می‌کند یا آسیب رسان است. دلیل آن به خاطر وجود اصل اثر هاله‌ای” است. خریداران این طور فرض می‌کنند که اگر بخشی از محصول یا خدمات دارای کیفیت بالایی است، سایر محصول یا خدمات‌ نیز از این کیفیت برخورداراست.

همچنین یک برخورد خوب و مناسب به شما امکان می‌دهد یک اثر هاله‌ای از حرفه‌ای‌گری ایجاد کنید. مشتری را مرکز توجهات خود قرار دهید.

به جای اینکه به خود فکر کنید، تمام توجه خود را روی مشتری قرار دهید. از آن جایی که در هر لحظه تنها می‌توان به یک موضوع فکر کرد، هر چه بیشتر به مشتری فکر کنید، آرامش و اطمینان بیشتری خواهید داشت.

منبع: مدیرآفرین


به دلیل رقبای قدیمی و جدیدی که هر روز بر تعداد آنها افزوده می‌شود، آشنایی با روش‌های افزایش فروش و جذب مشتری از مومات موفقیت در کسب‌و‌کار است.

فروشندگی یک علم است که به سرعت با تکنیک‌های جدید به روز می‌شود. مهم نیست کسب و کار شما چیست، آنچه در گذشته جواب می‌داد امروز به اندازه کافی جوابگو نیست.

زمانی برای آزمون و خطا نیست، اکنون زمان فروش است زیرا در یک چشم بر هم زدن رقبای جدید ظاهر می‌شوند، محصولاتی مشابه وارد بازار می‌شود و به سرعت بازار را فرا می‌گیرد.

برای حفظ موقعیت خود در بازار و کاهش آزمون و خطا همواره به دنبال یادگیری باشید. در اینجا برخی از اقدامات اساسی برای بهبود فروش و اطمینان از حفظ بازار ‌در 17 راهکار آورده شده است.

پیشرفت-در-فروشندگی

۱. اهداف فروش را مشخص کنید

با درک بازاری که در آن مشغول به کار هستید شروع کنید.

چه کاری را متمایز از رقبا انجام می‌دهید؟ مزیت رقابتی شما چیست؟

چگونه به این بازار هدف نزدیک می‌شوید؟

چقدر هزینه حاضرند به شما بپردازند؟

افرادی که به خدمات شما نیاز دارند چه کسانی هستند؟

چه سوالاتی دارند که می‌توانید به آنها پاسخ دهید؟

اگر نمی‌توانید به این سوالات به راحتی پاسخ بدهید، کار اصلی خود را در این مرحله، بر روی وضوح و شفافیت کار و هدف خود بگذارید.

۲. اهداف را به بخش‌های کوچکتر تقسیم کنید

نتایج دلخواه (فروش ماهانه، سود هر فروش و غیره) را مشخص نمایید تا امکان ارزیابی پیشرفت وجود داشته باشد. اهداف مشخص، ذهن شما را متمرکز کرده و فعالیت‌های شما را هدفمند می‌سازد.

برای هر ماه برنامه‌ای داشته باشید. به این شکل به راحتی می‌توانید با توجه به نتایج به دست آمده اثربخشی برنامه خود را مشخص کنید

می‌خواهید هر ماه چقدر فروش داشته باشید؟

چه برنامه‌ای برای پاسخگویی بهتر به مشتریان دارید؟

از هر محصول تصمیم دارید تا چه میزان فروش داشته باشید؟

بیشتر بر روی فروش کدام محصولتان تمرکز دارید؟

۳. نیازهای مشتری را به او بفروشید

 تکنیک-های-فروش-بیشتر

همیشه این پیش‌فرض را در نظر داشته باشید که مشتریان چیزی را می‌خرند که فکر می‌کنند به آن نیاز دارند. چگونه می‌توان آنها را متقاعد کرد که به محصولات شما نیاز دارند؟

مزایای محصول که باعث کاهش هزینه‌، وقت و حل مشکلات می‌شود را برجسته کنید.

ویژگی‌های محصول مثل وزن، رنگ، اندازه محرک اصلی خرید نیست. به خریدار نشان دهید:

 در صورت خرید چه کاری را راحت‌تر می‌تواند انجام دهد؟ چه احساس بهتری پیدا می‌کند؟ چه ارزشی به زندگی او اضافه می‌شود؟ چه تغییر مثبتی در سبک زندگی او ایجاد می‌شود؟ محصول چگونه باعث صرفه‌جویی در زمان و هزینه مشتری می‌شود؟

همیشه می‌توانید در محصولات خود بسته به نیاز تغییراتی به وجود بیاورید. در فروش و بازاریابی خلاق باشید.

۴. به مشتریان توجه نشان دهید

بازاریابی دهان به دهان، بهبود مهارت‌ فروش و به کارگیری سوالات استراتژیک کلید بازاریابی هدفمند است. با پیگیری دقیق خواسته‌های مشتریان و راه‌اندازی خدمات مشتریانِ باکیفیت، باعث حفظ بازار خود شوید. مشتریان دوست دارند بدانند به آنها توجه دارید و برای شما مهم هستند.

زمانی که مشتریان بدانند که محصول شما چه کمکی به آنها می‌کند و چه مزایایی دارد، فروش به مراتب راحت‌تر می‌شود. به علاوه اگر آنها از خرید راضی باشند به یک کانال تبلیغ کننده برای شما تبدیل می‌شوند.

افراد تبلیغات غیرمستقیم (توصیه افرادی که به آنها اعتماد دارند) را راحت‌تر می‌پذیرند و تاثیری به مراتب بیشتر از تبلیغات مستقیم دارد.

۵. فروش هدفمند داشته باشید

در هر مرحله بدانید که به چه کاری مشغول هستید و به چه دلیلی این کار را انجام می‌دهید.

چه کسانی هدف فروش قرار می‌گیرند و چرا؟

می‌خواهید به آنها چه پیامی بدهید و برای چه هدفی؟

خدمات شما چه پیشنهاد ویژه‌ای برای مشتریان دارد؟

چه چیز محرک آنها برای خرید بیشتر است؟

در هر مرحله از فرآیند فروش برای تصمیمات بهتر، نیاز به شناخت بیشتر بازاری که در آن مشغول به کار هستید دارید.

۶. بپرس، گوش کن و سپس عمل کن

بیشتر از هر چیز دیگری، این سه کلمه خلاصه موفقیت در فروش است. سوالات شما باید حساب‌شده باشند. علاوه بر آن بر روی مهارت‌های شنیداری خود به‌خوبی کار کنید. سوالاتی از مشتری بپرسید که نشان دهد قصد کمک به او را دارید.

این سوالات به شناخت بهتر قشری که با آنها در تماس هستید کمک می‌کند. به مشتری نشان دهید که به او اهمیت می‌دهید، گوش دادن موثر باعث می‌شود که مشتریان احساس ارزشمند بودن بکنند.

آموزش-تکنیک-های-فروشندگی---افزایش-فروش

۷. به دنبال یادگیری بیشتر باشید

نقاط ضعف خود را بشناسید. اهدافی تنظیم کنید تا مجبور شوید کارهایی انجام دهید که دوست ندارید، اما برای پیشرفت شما لازم است. تصویر یک فروشنده موفق را در ذهن خود حفظ کنید.

همانند یک اسفنج آنچه را که برای پیشرفت کاری نیاز دارید جذب کنید و همیشه به دنبال یادگیری بیشتر باشید. برای موفقیت در فروشندگی مطالعه را به بخشی از برنامه روزانه خود تبدیل کنید. فروشندگی نیز مانند هر کاری ترفندهای خاص خود را دارد.

۸. نگرش مثبتی به کارتان داشته باشید

نگرش قابل کنترل است و می‌توان بر ترس‌ها غلبه کرد. باورهایی که موفقیت شما را محدود می‌کند تغییر دهید. از افکارتان آگاه باشید، ببینید کدام‌یک از آنها تضعیف‌کننده است و پس از آن تعهد به تغییر را در خود ایجاد کنید. با صرف زمان و تلاش می‌توانید به فردی که می‌خواهید تبدیل شوید.

نگرش مهم‌ترین ابزار فروش است. هر چیزی که انگیزشی، مثبت و خوش‌بینانه است را انتخاب و از آن برای حفظ نگرش مثبت و متمرکز ماندن بر هدف استفاده کنید.

۹. با مشتریان در یک تیم باشید

بسیاری از فروشندگان تنها می‌خواهند بفروشند، به هر طریق و روشی که شده است! آنها فراموش می‌کنند که خرید مشتری به دلایل احساسی انجام می‌شود. مشتری زمانی که نسبت به خرید احساس خوبی داشته باشد خرید می‌کند.

بیشتر در نقش یک مشاور کاربلد ظاهر شوید تا یک فروشنده سمج. نباید به مشتری این احساس را بدهید که با زبان چیزی به او فروخته شده است. مشتری باید احساس کند که او را راهنمایی کرده‌اید و احساس رضایت کند.

فروش در حقیقت، گفتگو با دیگران با هدف بهبود زندگی و کسب و کار آنها است. اگر به این شیوه به کار فروش نگاه کنید شغلی بسیار لذتبخش خواهد بود.

قبل از فروش با آنها ارتباط خوبی برقرار کنید تا احساس کنند هدف شما تنها فروش نیست. اگر فروش‌ مهم و سختی دارید بهتر است اطلاعات خوبی از مشتری داشته باشید و در شبکه‌های اجتماعی آنها را دنبال کنید. زمینه‌های کاری و شخصی مشترکی بین خودتان پیدا کنید.

۱۰. زبان بدن را وارد فروش کنید

در یک معامله مسلما همه آنچه را که فرد مقابل در ذهن دارد بیان نمی‌کند. اما با درک زبان بدن در فروش می‌توان به شناخت بهتری از آنها رسید. به‌طور مثال اگر کسی به آنچه که می‌گویید علاقمند باشد، تماس چشمی برقرار می‌کند و صاف می‌نشیند و کمی هم به جلو متمایل می‌شود.

 

اما فردی بر روی میز ضرب می‌گیرد یا به اطراف نگاه می‌کند یا دست به سینه نشسته است نشانه خوبی در معامله نخواهد بود.

همچنین باید از حرکات خود آگاه باشید. در هنگام گفتگو سر خود را تکان دهید تا نشان دهید به صحبت‌های فرد توجه دارید. توجه داشته باشید که صدایتان بیش از حد آرام و یکنواخت یا هیجان‌زده و بلند نباشد.

۱۱. با سوالات جذاب شروع کنید

جلسات را با سوالات شروع کنید و مستقیم سراغ فروش نروید. متوجه شوید که خریدار چه می‌خواهد. وقتی درباره مشکلات مشتری صحبت می‌کنید (کلید حل آن در دستان شماست) به شکلی رفتار کنید که احساس نکنند مشکل مربوط به عملکرد بد و ناشیگری آنها بوده است.

سوال کنید که در چه مدتی دوست دارند مسئله حل شود تا مانع هزینه‌های بیشتر شود؟ کاشت بذر فوریت در ذهن آنها باعث می‌شود به راهکارهای شما توجه بیشتری نشان دهند.

۱۲. جلب رضایت مشتریان فعلی

به جای اینکه تنها به فکر جذب مشتریان جدید باشید، تلاش کنید هر چه بیشتر رضایت مشتریان فعلی را جلب کنید. حفظ مشتریان فعلی بسیار مهم‌تر از جذب مشتریان جدید است و هزینه کمتری برای شما دارد.

به آنها تخفیف مدت‌دار، هدایا و پیشنهادهای ویژه‌ای بدهید تا احساس خاص بودن کنند. برای اینکه مشتری را هیجان زده کنید بدون اینکه از قبل اعلام کرده باشید به او تخفیف یا هدیه‌ای بدهید.

عمل فروش پایان ارتباط شما با مشتری نیست بلکه شروع آن است. بعد از خرید نیز با آنها تماس بگیرید و نظرشان را درباره محصول و خدمات جویا شوید. 

ترغیب کردن مشتریان راضی، به خرید دوباره، به مراتب راحت‌تر از مشتریان جدید است تا برای اولین بار از شما خرید کنند.

برای مدیریت بهتر مشتریان بانک اطلاعاتی از اسامی و خریدهای قبلی و سوابق آنها داشته باشید. اگر مشتریان زیادی دارید از نرم افزارهای مدیریت مشتریان استفاده کنید.

۱۳. تبلیغات هدفمند داشته باشید

چه در فروش فیزیکی یا آنلاین خریدار از روی تبلیغ تصمیم می‌گیرد که خرید را انجام دهد یا نه. تبلیغ نویسی یک مهارت بسیار مهم در فروش است. تبلیغات را در جایی انجام دهید که مشتریان شما در آنجا هستند.

یک تبلیغ خوب بخصوص اگر چندین بار دیده شود باعث می‌شود بیشتر در ذهن مشتریان بالقوه ثبت شوید. مشتریان به خدمات شما نیاز دارند اما یک مسئله می‌ماند، چگونه خود را به آنها معرفی می‌کنید؟

در تبلیغات درباره اینکه شما چقدر خوب هستید صحبت نمی‌کنید. تنها بر روی یک چیز تمرکز کنید: چه ارزش افزوده‌ای به زندگی مشتری اضافه می‌کنید.

۱۴. از تکنیک‌های بیش فروشی  و فروش مکمل استفاده کنید

وقتی بتوانید به هر خریدار محصولات بیشتری بفروشید، بیش فروشی صورت می‌گیرد. این کار می‌تواند با معرفی محصولات مشابه اما کاملتر در هنگام خرید انجام شود. نمونه دیگر بیش فروشی، فروش خدمات پشتیبانی یا نظایر آن با قیمت بیشتر، همراه با محصولات است.

شاید مشتری نداند که در کنار محصول خریداری شده چه محصول دیگری خرید او را تکمیل می‌کند. ساده‌ترین مثال آن در رستوران‌ها است. بعد از سفارش غذا تقریبا همیشه این سوال از شما پرسیده می‌شود:

چیزی دیگری میل دارید: نوشابه، دلستر، ماست، سالاد، زیتون …

این یک نمونه بارز از فروش مکمل است. شما هم در کارتان آن را پیاده کنید تا بدون هزینه بیشتر، فروش بیشتری داشته باشید.

این روش‌ها را می‌توانید در ایمیل‌های فروش هم اجرایی کنید. براساس فروش‌ یا دانلودهای قبلی محصولاتی که مرتبط با نیاز مشتری است معرفی می‌شوند.

روش-های-افزایش-فروش-بیش-فروشی-فروش-مکمل

۱۵. مدیریت زمان را فرا بگیرید

روی اهداف خود تمرکز کنید. تمام فعالیت‌های خود را براساس میزان اهمیت و الویت آنها انجام دهید.

ارزشمندترین دارایی شما به عنوان یک فروشنده، زمانتان است. مدیریت زمان و اینکه روزتان را صرف چه کارهایی با چه الویتی می‌کنید در موفقیت شغلی بسیار تاثیرگذار است.

۱۶. فروش اینترنتی خدمات و محصولات را شروع کنید

اگر فروش اینترنتی محصولات نداشته باشید حداقل نیمی از بازار را از دست می‌دهید. امروزه هر فردی قبل از خرید دوست دارد که در اینترنت جستجو کند و اطلاعاتی به دست آورد. زندگی پرمشغله و راحتی خرید اینترنتی باعث شده بسیاری از افراد ترجیح دهند از پشت میز کالای خود را سفارش دهند.

اگر اطلاعات خوبی در اختیار او قرار دهید و خود را نه یک فروشنده بلکه یک متخصص نشان دهید، تمایل بیشتری به خرید از شما پیدا می‌کنند. برای این کار بر روی تولید محتوای مرتبط در سایت و شبکه‌های اجتماعی تمرکز کنید. اصل اول فروش این است: قبل از فروش، ابتدا به سوالات مشتریان پاسخ دهید.

۱۷. تنوع محصولات را کاهش دهید

وقتی گزینه‌‌های زیادی در برابر مشتری باشد خرید را برای او آسان نمی‌کند. برعکس تنوع بیش از حد باعث سردرگمی و تردید در خرید می‌شود. در واقع هر چه گزینه‌ها بیشتر باشد احتمال خرید  کمتر می‌شود.

در تمامی مراحل خرید باید کار را برای مشتری راحت‌تر و سریع‌تر کنید. گزینه‌های خرید را کمتر اما با کیفیت‌تر در نظر بگیرید. حتی می‌توانید با دسته محصولات محبوب، انتخاب را باز هم سریع‌تر کنید. وقتی مشتری ببیند که از محصولی استقبال خوبی صورت گرفته تحت تاثیر اثرجمع همان کار را می‌کند.

نتیجه‌گیری

پنج سال بعد شما و حرفه شما به جایی می‌رسد، سوال این است: کجا؟

اگر تصور می‌کنید چیزی در بیرون، مانند شرایط اقتصادی مسئول موفقیت یا شکست شماست، کنترل سرنوشت و کارتان را از دست می‌دهید. وقتی هدفی جدی و با دلایل کافی دارید، پیشرفت سریع‌تر صورت می‌گیرد. در آخر برای موفقیت در فروش، دید طولانی مدت به کارتان داشته باشید تا بتوانید تصمیمات بهتری بگیرید.

منبع: مدیرآفرین


راهنمای کامل بازاریابی حفظ مشتری:

۲۱ نکته مهم درباره بازاریابی حفظ مشتری

 

هنگامی که در مورد بازاریابی فکر می‌کنیم، ذهن‌مان غالبا سراغ تاکتیک‌های جذب مخاطب هدفمند که مشتریان جدید را جذب می‌کنند، می‌رود. اما بازاریابی فقط در مورد معرفی کردن کسب و کار جدید نیست. بلکه نگه داشتن مشتریان موجود را نیز از طریق بازاریابی حفظ مشتری یا بازاریابی احتباس شامل می‌شود.

راهنمای کامل بازاریابی حفظ مشتری

در واقع، حفظ مشتری ممکن است حتی مهم‌تر از جذب مشتری باشد. بیایید نگاهی داشته باشیم به این‌که چرا چنین چیزی ممکن است درست باشد و چگونه می‌توانید در حالی که منابع کم‌تری را در بازاریابی هزینه می‌کنید، بازاریابی حفظ مشتری را برای افزایش درآمد استفاده کنید.

حفظ مشتری ممکن است مهم‌تر از جذب مشتری باشد.

۱. بازاریابی حفظ مشتری یا بازاریابی احتباس چیست؟

بازاریابی حفظ مشتری نوعی استراتژی است که برای مشتریان موجود بازاریابی می‌کند. این استراتژی بر بازگرداندن مشتریانی که قبلا با یک برند کار کرده‌اند و نگهداری مشتریانی که قبلا به یک برند از طریق اشتراک مجدد یا عضویت پیوسته اند، تمرکز دارد.

بیایید نگاهی داشته باشیم به این‌که چگونه این تعریف بازایابی احتباس با مرحله‌ی نهایی بازاریابی چرخه‌ی مشتری جور درمی‌آید.

در ابتدای این چرخه‌ی زندگی، بازاریابی کسب، آگاهی از برند را ایجاد می‌کند، جلب توجه می‌کند، به مخاطبان آموزش می‌دهد، و در نهایت مردم را به خریداران تبدیل می‌کند. در پایان این چرخه‌ی زندگی، بازاریابی حفظ مشتری یا خریدار را به قیف خرید برمی‌گرداند اگر از چرخه خارج شده باشند و یا آن‌ها را در چرخه به یک مشتری فعال و دارای تعامل زیاد تبدیل می‌کند.

 

۲. اهداف بازاریابی احتباس یا بازاریابی حفظ مشتری چیست؟

اهداف بازاریابی حفظ مشتری ، افزایش تعداد مشتریان نیست، بلکه این است که:

– نرخ بازده مشتریان و بازگرداندن مشتریان گذشته به چرخه‌ی خرید را افزایش دهد.

– نرخ رویگردانی مشتری (ریزش مشتری) را کاهش دهد و مشتریان موجود را در چرخه‌ی خرید حفظ کند.

– فرکانس خرید را افزایش دهد و سبب شود که مشتریان بیش از قبل و به طور مکررتری وارد چرخه‌ی خرید شوند.

چند نمونه بازاریابی حفظ مشتری می‌تواند اپلیکیشن یک بازی پولی باشد که یک شارژ رایگان را برای بازیکنی که چند روز است به برنامه وارد نشده، می‌فرستد یا یک خرده فروش آنلاین که به یکی از مشتریان قبلی خود فهرستی از اقلام موجود و مورد علاقه‌ی او را ( این علاقه از خرید اخیرشان معلوم می‌شود) بفرستد. تشویق مشتری که خدمات خود را به روز کنند، نمونه‌ی دیگری از بازاریابی حفظ مشتری است.

 

۳. چرا بازاریابی حفظ مشتری یک استراتژی هوشمند است

برای برندهای جدید و در حال رشد، منطقی است که بیش‌تر برنامه های بازاریابی خود را روی جذب مشتری جدید متمرکز کنند. اما هنگامی که یک برند به لحاظ تعداد مشتری، دارای پایه‌ی محکمی است، لازم است استراتژی خود را تغییر بدهد و توجه بیش‌تری روی حفظ مشتری داشته باشد.

بدون داشتن برنامه‌ی احتباس یا حفظ مشتری، تمام استراتژی‌های بازاریابی در مرحله‌ی کسب هیچ فایده و نتیجه‌ای نخواهند داشت. یک برند ممکن است به سختی برای جذب مشتری تلاش کند، اما بعد از آن با عدم موفقیت در دوباره درگیر کردن آن‌ها و بازاریابی مجدد، آن‌ها را از دست بدهد. این از دست دادن مشتریان یک اشتباه پر هزینه است، زیرا ثابت شده که بازاریابی حفظ مشتری درآمد را افزایش می‌دهد در حالی که در مقایسه با بازاریابی کسب منابع کم‌تری را هم استفاده می‌کند.

نگه داشتن مشتریان موجود، سود را افزایش می‌دهد. نتایج آن برای حفظ مشتریان موجود موفقیت‌آمیز است. افزایش نرخ نگهداری مشتری تنها به میزان 5 درصد می‌تواند سود را 25 تا 95 درصد افزایش دهد.

 

افزایش نرخ نگهداری مشتری به میزان تنها 5 درصد می‌تواند سود را تا 95 درصد افزایش دهد.

فروش به مشتریان موجود ساده‌تر از فروش به مشتریان جدید است. احتمال فروش کالا توسط برندها به مشتریان موجود 60٪ تا 70٪ است، در حالی که احتمال فروش به یک مشتری جدید فقط 5٪ تا 20٪ است.

هر زمانی که مشتری از شما خرید می‌کند، شانس این‌که دوباره برگردد بالا می‌رود. احتمال بازگشت مشتری به فروشگاه شما پس از یک بار خرید، 27 درصد است. اگر او خرید دوم یا سوم را انجام دهند، این رقم به یک شانش 54 درصدی برای خریدهای دیگر افزایش می‌یابد.

هزینه‌ی جذب مشتریان فعلی کم‌تر از هزینه‌ای است که صرف جذب مشتری جدید می‌شود. هزینه‌ی به دست آوردن یک مشتری جدید نسبت به نگه داشتن یک مشتری موجود می‌تواند تا 5 برابر بیش‌تر باشد.

احتمال خرید مشتریان فعلی بیش‌تر است. همین‌طور احتمال بازگشت و صرف پول بیش‌تر توسط افرادی که قبلا از برند شما خرید داشته‌اند بیش‌تر است. مشتریان موجود می‌توانند در خرید خود 67٪ بیش‌تر از مشتریان جدید پول خرج کنند.

خوشبختانه مشتریان موجود به شما کمک می‌کنند مشتری‌های جدید را هم به دست بیاورید. هنگامی که برندتان طرفدارانی شاد و راضی دارد، آن‌ها به مدافعان برند شما تبدیل می‌شوند. این اتفاق مشتریان دیگر را به سمت کسب و کار شما هدایت می‌کند، زیرا مشتریان اغلب به دوستان و آشنایان خود اعتماد می‌کنند و از آن‌ها راهنمایی و م می‌گیرند.

 

۴. معیارهای نگهداری مشتری

حالا که مزایای بازاریابی حفظ مشتری را می‌دانید، بیایید نگاهی داشته باشیم به معیارهایی که برای راه اندازی یک کمپین احتباس یا نگهداری مشتری برای خودتان باید بدانید.

۵. نرخ رویگردانی مشتری (ریزش مشتری)

نرخ رویگردانی (ریزش) مشتری نرخی است که نشان می‌دهد چه تعداد از مشتریان از انجام کسب و کار خود با شما دست برمی‌دارند. این رقم به شما کمک می‌کند تا میزان مشتریانی را که از دست می‌دهید، بدانید. شما می‌توانید نرخ رویگردانی را در دوره‌های مختلف زمانی اندازه‌گیری کنید، اما این نرخ اغلب به طور سالانه محاسبه می‌شود.

روش محاسبه: (تعداد مشتریان در شروع سال – تعداد مشتریان در پایان سال) / تعداد مشتریان در شروع سال

 

۶. نرخ خالص رویگردانی درآمد

نرخ خالص رویگردانی درآمد، درصد از دست دادن درآمد در نتیجه‌ی کنسل شدن سرویس یا خدماتی توسط مشتریان موجود کسب و کار شما است. این نرخ بیش‌تر مربوط به  SaaS (اجاره‌ی نرم‌افزر) و کسب و کارهای اشتراکی است، چرا که به آن‌ها کمک می‌کند تا در جریان درآمدی که در نتیجه‌ی یک غیرفعال کردن حساب توسط مشتریان باشند. در این معادله، MRR درآمد مکرر ماهانه است.

روش محاسبه: (MRR از دست رفته از مشتریان موجود در طول ماه – MRR جدید از مشتریان موجود که در طول ماه به دست آمد) / MRR از مشتریان موجود در شروع ماه

۷. نرخ تکرار خرید

نرخ تکرار خرید درصد مشتریانی است که بیش از یک بار از برند شما خرید کرده‌اند. این رقم به شما کمک می‌کند که بدانید چند نفر از مشتریان شما به کسب و کارتان دوباره مراجعه می‌کنند.

شیوه‌ی محاسبه: تعداد مشتریان بازگشتی / تعداد کل مشتریان

۸. بازدیدکنندگان بازگشتی سایت

بازدیدکنندگان بازگشتی تعداد بازدیدکنندگانی است که قبلا در وب سایت شما بوده‌اند. در حالی که این رقم وما نشان‌دهنده‌ی تعداد مشتری‌های بازگشتی شما نیست، اما می‌تواند برای تعیین این‌که چه تعداد از مخاطبان شما به طور منظم با برند شما تعامل دارند، مفید باشد.

شیوه‌ی محسابه: از آنالیز وبِ وب‌سایت‌تان استفاده کنید و به داده‌های جدید در مقابل داده‌های مخاطبان بازدید‌کننده مراجعه کنید تا این اطلاعات را پیدا کنید.

۹. ارزش طول عمر مشتری (CLV)

ارزش طول عمر مشتری (CLV) ارزشی است که مشتری در طول عمر انجام کسب و کار با شما به برند شما می‌دهد. این رقم به شما در ارزیابی احتباس مشتری کمک نمی‌کند، اما می‌تواند کمک‌تان کند تا بازاریابی حفظ مشتری خود را ارزشیابی کنید، زیرا نشان می دهد که ارزش نگه داشتن مشتری چه‌قدر است.

شیوه‌ی محاسبه کردن آن: پیدا کردن ارزش طول عمر مشتری وابسته به مدل کسب و کار شما است.

۱۰. شاخص خالص مروجان (NPS)

شاخص خالص مروجان به شما کمک می‌کند تا ببینید چه‌قدر احتمال دارد که مشتریان‌تان کسی را به کسب و کار شما ارجاع بدهند. برای پیدا کردن این رقم، باید از مشتریان‌تان پرس و جو کنید و از آن‌ها بخواهید تا به پرسش زیر در مقیاس یک تا 10 پاسخ دهند: چه‌قدر احتمال دارد که شرکت ما را به یک دوست یا همکار پیشنهاد کنید؟» از پاسخ‌های آن‌ها می‌توانید تعداد رواج‌دهنده‌ها، افراد منفعل و بدگوهایی را که دارید، محاسبه کنید. سپس می‌توانید از این فرمول برای تعیین شاخص خالص مروجان خود استفاده کنید.

* طرفداران (یا رواج‌دهنده‌ها): مشتریانی که با 9 تا 10 پاسخ می‌دهند

* افراد منفعل: مشتریانی که با 7 تا 8 سوال پاسخ می‌دهند

* بدگوها (بازدارنده‌ها): مشتریانی که به سوال با 0-6 پاسخ می‌دهند

شیوه‌ی محاسبه: درصد رواج‌دهنده‌ها – درصد بازدارنده‌ها

 

۱۱. کمپین های بازاریابی حفظ مشتری

در حین این‌که شروع به جمع‌آوری ایده‌هایی برای برنامه‌های بازاریابی حفظ مشتری می‌کنید، راه‌اندازی یک یا چند مورد از کپین‌های زیر را نیز در نظر داشته باشید.

* کمپین‌های پذیرش

یک سیستم برای استقبال از مشتریان جدید و پرورش آن‌ها طراحی کنید که آن‌ها را به لحظه‌ی WOW” می‌رساند. اولین تصوری که در آن‌ها ایجاد می‌کنید باید به حدی شگفت‌انگیز باشد که همیشه در ذهن‌شان بماند و سبب شود که دوباره به شما مراجعه کنند.

* کمپین‌های مشتریان فعال

مشتریانی را که به طور منظم به برند شما باز می‌گردند، فراموش نکنید. مهم است که استراتژی‌های خود را برای ادامه‌ی ارتباط با این مشتریان و آموزش آن‌ها خلق کنید، حتی اگر به نظر می رسد که آن‌ها هرگز قصد کنار گذاشتن برند شما را ندارند.

* کمپین‌های افت تعداد مشتریان

کمپین‌هایی ایجاد کنید که به طور خاص برای مشتریانی طراحی شده‌اند که به نظر می‌رسد در حال خارج شدن از چرخه‌ی خریداران هستند. این مشتریان ممکن است افرادی دارای حساب باشند یا کسانی که نسخه‌ی آزمایشی رایگان را که به زودی منقضی می‌شود، دریافت کرده‌اند.

* کمپین‌های تعامل مجدد

یک مشتری از دست رفته” می‌تواند کسی باشد که از اشتراک پولی صرف نظر کرده یا بیش از یک سال است که به کسب و کار شما مراجعه نکرده‌است. کمپین تعامل دوباره تلاش می‌کند تا دوباره آن‌ها را به کسب و کار شما بازگرداند.

بهترین روش‌های بازاریابی حفظ مشتری

زمانی که  استراتژی‌های حفظ مشتری را برای خودتان طراحی می‌کنید، شیوه‌های زیر را که جزو بهترین‌ها هستند، در نظر داشته باشید.

۱۲. نرخ بالای ریزش یا رویگردانی را فقط به عنوان یک داده نپذیرید.

اشتباهی که بسیاری از برندها و بازاریاب‌ها انجام می‌دهند، این است که میزان ریزش مشتری را ردیابی می‌کنند، اما هیچ کاری در مورد آن انجام نمی‌دهند. بسیاری معتقدند نرخ ریزش چیزی بیش از یک عامل که در پیش‌بینی‌های مالی آن‌ها باید در نظر گرفته شود،‌ نیست. این اشتباه را نکنید. نرخ ریزش مشتری را ردیابی کنید و سپس استراتژی‌های بازاریابی حفظ مشتری برای کاهش آن توسعه دهید. آن را فقط به عنوان آماری در کسب و کارتان قبول نکنید.

۱۳. داده‌های مشتری را جمع‌آوری کنید

برای این‌که دوباره برای مشتریان‌تان بازاریابی کنید، اول باید بدانید که آن‌ها چه کسانی هستند. از یک سیستم مدیریت ارتباط با مشتری استفاده کنید تا پروفایل‌هایی را برای مشتری‌تان ایجاد کنید و اطلاعاتی را در مورد این‌که آن‌ها که هستند، چگونه رفتار می‌کنند و نحوه‌ی دسترسی به آن‌ها گردآوری کنید. یک سیستم ایجاد کنید که اطلاعات تماس مشتری و اطلاعات مربوط به تعاملات آن‌ها با برند شما را جمع آوری کند (چه چیزی می‌خرند، چند وقت یک بار خرید می‌کنند و آخرین بار چه زمانی با برند شما تعامل داشتند).

۱۴. از اطلاعات مشتری استفاده کنید

هنگامی که شروع به جمع‌آوری داده‌های مشتری می‌کنید، از این اطلاعات برای ایجاد بازاریابی استراتژیک مجدد و برنامه‌های بازاریابی حفظ مشتری استفاده کنید. فهرست‌های خود را تقسمی‌بندی کنید و از آن‌چه در مورد مشتریان‌تان می‌دانید برای ایجاد فهرست‌ها بر اساس ویژگی‌ها و عادت‌های مرتبط با برند استفاده کنید. مورد هدف قرار دادن بازاریابی به شما کمک می‌کند تا از اطلاعات جمعیت‌شناسی و روانشناسی جمع‌آوری شده برای ارسال محتوا، پیشنهادات و پیام‌ها بر اساس آن‌چه در مورد مشتریان می‌دانید استفاده کنید. شما می‌توانید مخاطبان را با توجه به تعامل با برند و تاریخچه‌ی خریدشان در گذشته، دسته‌بندی کنید تا پیشنهادهایی را برای خریدهای جدید و گزینه‌هایی را برای بیش‌فروشی و فروش جانبی ارائه بدهید.

۱۵. برترین تجارب را از برندتان ارائه بدهید

در صورتی که اولین تجربه‌ی مشتری از یک کسب و کار منفی باشد، هرچه قدر هم که بازاریابی احتباس یا بازاریابی حفظ مشتری داشته باشید،‌ قادر به بازگرداندن مشتری نخواهید بود. بنابراین ضروری است که تجاربی استثنایی و فوق‌العاده را در اختیار مشتریان قرار بدهیم تا تعداد کسانی که دوباره به ما مراجعه می‌کنند بیش‌تر و بیش‌تر شود.

* به مشتری دقیقا همان چیزی را که وعده می‌دهید، ارائه بدهید. هرگز محصولات و خدماتی را بیش از آن‌چه تولید کرده‌اید به فروش نرسانید و در مورد آن‌ها ادعاهای خلاف واقع نداشته باشید.

* این فرایند را شخصی‌سازی کنید. هر زمانی که می‌توانید یک سطح شخصی را به این تجربه اضافه کنید، از نام مشتری استفاده کنید.

* بر خدمات مشتری تمرکز کنید. تجربه‌ی مشتری هنگامی که خریداران خرید می‌کنند، به پایان نمی‌رسد. خدمات پیگیری و راه‌حل‌هایی که به مشتریان پس از پرداخت هزینه و تحویل کالا یا خدمات،‌ کمک می‌کند ارائه دهید.

۱۶. بر جذب مشتریان مناسب تمرکز کنید

بخش مهمی از حفظ مشتری در مرحله‌ی کسب مشتری اتفاق می‌افتد. برای حفظ مشتریان، ابتدا باید مشتریان درست را جذب کنید. این مشتریان ایده‌آل کاملا برای برند شما مناسب هستند. آن‌ها نیازمند چیزی هستند که شما می‌فروشید، و در عین حال با ارزش‌های برند شما هماهنگ می‌شوند. برای اطمینان از این‌که بهترین مشتریان را از ابتدا جذب خود می‌کنید، یک شخصیت خریدار دقیق را ایجاد کنید که دقیقا مشخص می‌کند برندتان می‌خواهد چه کسانی را به داخل قیف خرید بکشاند.

۱۷. دیدپذیری برندتان را حفظ کنید

برای افزایش احتمال این‌که یک مشتری موجود به کسب و کار شما برگردد یا همواره به آن مراجعه کند، حتما برندتان را در ذهن آن‌ها نگه دارید. در جایی که مخاطبان‌تان وقت خود را صرف می‌کنند، خودتان را نشان بدهید. خارج از پلت‌فرم و رسانه‌های خود، محتوای‌تان را در مکان‌های دیگر که مخاطبان‌تان حضور دارند، ارائه بدهید. به دنبال فرصت‌های وبلاگ نویسی میهمان که به شما اجازه می‌دهد تا نام برند خود را در بازار هدف مطرح کنید، باشید و کلمات کلیدی را تجزیه و تحلیل کنید تا کلماتی را که مخاطبان بیش از بقیه در موتورهای جستجو، به کار می‌برند را بدانید و از آن‌ها استفاده کنید.

۱۸. بر تعامل اولیه‌ی مشتری تمرکز کنید

پس از آن‌که مشتری خریدش را انجام داد، ناپدید نشوید! هنگامی که شما روی مخاطبین‌تان تاثیر گذاشتید، باز هم جلوی چشم آن‌ها بمانید. پس از مدتی یک ایمیل خوش آمدید برای‌شان بفرستید و بعد با ایمیل‌های سریالی، ‌ارسال خبرنامه یا اطلاعیه‌های مربوط به محصول، یک حضور فعال داشته باشید.

۱۹. کاری کنید که تعامل با برندتان سرگرم‌کننده و پرارزش باشد

به مشتریان و مخاطبان خود دلیلی برای بازگشت به برندتان بدهید. برنامه‌های وفاداری مشتری ترتیب بدهید که پاداش و جوایزی را برای پشتیبانی مداوم کسب و کار شما ارائه می‌کنند. همچنین عناصر بازی‌وارسازی را که سبب می‌شود مشتریان بخواهند دوباره نزد شما برگردند و امتیازها و پیشنهادات منحصر به فردی را به دست بیاورند، داشته باشید.

۲۰. به طور منظم از مشتریان‌تان پرس و جو کنید

شما به عنوان بخشی دائمی از اهداف بازاریابی‌تان باید همیشه از مشتریان‌تان پرس و جو کنید. بهترین راه برای درک چگونگی بهتر شدن خدمات به مشتریان و ادامه‌ی آن خدمات این است که از آن‌ها بپرسید چه چیزی را دوست دارند، می‌خواهند و نیاز دارند. به مشتریان‌تان فرصتی بدهید برای این‌که تجربه‌شان را با برند شما به اشتراک بگذارند، به طوری که بتوانید راه‌هایی را برای بهبود ارزیابی مشتری و همچنین محصولات و خدمات‌تان پیدا کنید.

۲۱. بازاریابی احتباس را با داده‌های استراتژیک پشتیبانی کنید

بازاریابی کسب چیزی است که مخاطبان را به قیف خرید شما می‌کشد و آن‌ها را به مشتریان و خریداران جدید تبدیل می‌کند. این روند، بخش مهمی از بازاریابی است، اما فقط آغاز راه است.

شما در عین حال باید از بازاریابی احتباس برای حفظ مشتریان موجود در چرخه‌ی خریدار استفاده کنید و آن‌ها را تشویق کنید که دوباره و دوباره به شما مراجعه کنند. تمرکز روی کل چرخه‌ی زندگی مشتری، به این معنا است که برند چگونه درآمد خود را در حین این‌که منابع، پول و زمان کم‌تری را صرف می‌کند، افزایش می‌دهد.

از تاکتیک‌ها و راهنمایی‌های این پست استفاده کنید تا بتوانید پایه‌ی مشتری‌های موجود را برای رشد درآمد‌تان محکم کنید.

ترجمه: تحریریه سایت کسب و کار بازده- سارا فیضی


۷ فایده بازاریابی تعاملی برای کسب و کارهای دیجیتال هوشمند

 

امروزه بیش از همیشه، آدم‌ها برای یافتن کسب و کارهای بومی محلی، خرید محصولات و خدمات، و تعامل با برندها از طریق رسانه‌ی اجتماعی از اینترنت استفاده می‌کنند. هر ثانیه از هر روز، گوگل بیش از ۴۰.۰۰۰ درخواست جستجو را پردازش می‌کند. با به کمال رسیدن تاکتیک‌های بازاریابی اینترنتی در دهه‌ی گذشته بازاریاب‌ها و کسب و کارهای آنلاین نیاز دارند برای برقرار ارتباط با مشتری و ایجاد تعهد روش‌های مبتکرانه‌ای پیدا کنند. مزایای بازاریابی تعاملی هرگز به این آشکاری نبوده است. بازاریابان دیجیتال هوشمند در حال طرح‌ریزی و به کاربستن فناوری خلاقانه و فوق‌پیشرفته برای بهبود تجربه‌های مشتریان هستند.

فایده بازاریابی تعاملی برای کسب و کارهای دیجیتال هوشمند

با بازاریابی تعاملی ، کسب و کارها قادر هستند آگاهی از برندشان را افزایش دهند، از رقبا متمایز شوند، بر وفاداری مشتری بیفزایند، و سودشان را زیاد کنند.

بازاریابی تعاملی دقیقا چیست؟

بازاریابی تعاملی یک تاکتیک بازاریابی یک به یک است که در عمل اقدامات مشتری را تعدیل می‌کند و به آن‌ها واکنش و پاسخ می‌دهد. این برای مشتری به تعامل آنلاین با یک برند وجهه‌ی شخصی‌تری می‌بخشد.

مثال‌های بازاریابی تعاملی شامل موارد زیر می‌شوند:

– رقابت‌ها – راهی موثر برای رشد پایگاه مشتری و افزایش آگاهی از برند. آدم‌ها تمایل طبیعی و ذاتی به رقابت دارند، و همه دوست دارند برنده باشند. رقابت راهی عالی برای متعهد کردن مشتری و آشنا سازی آن‌ها با برندتان است.

– تست‌های کوچک، رای‌گیری، و نظرسنجی – راهی جالب و درگیرکننده برای مبارزه با خستگی مشتریان.

– ویدیوها و بازاریابی ایمیلی – برای پاسخ دادن به سوال‌ها و تشریح فرایند خرید.

– حسابگرها (محاسبه‌کننده‌ها) – می‌توانند با مقایسه‌ی آن‌ها با سایرین یا فراهم آوردن نقل قول های دقیق کاربران را جلب کنند.

– اینفوگرافی‌های تعاملی – انیمیشن و نمودارهای متحرک را برای جلب و حفظ توجه کاربران اضافه می‌کند.

– ربات‌های پیامرسان – وجه‌ی محاوره‌ای به تعاملات مشتری می‌افزاید، و از سوی کسب و کارتان تاثیر مطلوبی بر آن‌ها به جا می‌گذارد.

اگر به نحو موثری استفاده شود، بازاریابی تعاملی می‌تواند مشتریان بالقوه‌ی بیشتری را به مرز خرید واقعی بکشاند و چرخه‌ی خرید را کوتاه‌تر کند.

حتی اگرچه مشتری تنها با پیکسل‌ها در تعامل است، استراتژی بازاریابی تعاملی با کیفیت به او تجربه‌ای جالب و تقریبا ملموس می‌بخشد. به بازاریابی فعال تعاملی به عنوان یک گشت درون-فروشگاهی یا درون-سایتی نگاه کنید، اما بدون ناراحتی و دردسر یکی از آن‌ها.

باقی این مقاله به بررسی هفت مزیت بازاریابی تعاملی می‌پردازد.

۱. تعهد کاربر (استفاده کننده)

بازاریابی تعاملی زمان صرف شده بر روی وبسایت‌تان را افزایش می‌دهد و برای مشتری آن را به تجربه‌ای به‌یادماندنی تبدیل می‌کند.

برای کسانی که قصد دارند این تکنیک‌ها را برگزینند فرصتی وجود خواهد داشت، چون اکثر کسب و کارها از آ‌ن‌ها استفاده نمی‌کنند. با تنظیم سایت‌تان بر روی تعهد حداکثری کاربران با بازاریابی تعاملی، خودتان را از رقبا متمایز می‌سازید.

بنابراین بازاریابی تعاملی چگونه تعهد کاربر را افزایش می‌دهد؟

– چند حس را به طور همزمان درگیر می‌کند. به جای خواندن متن، دیدن یک تصویر، پر کردن فرم، گوش دادن به قطعه‌ای، تماشای ویدیو، یا کلیک کردن روی دکمه – بازاریابی تعاملی بهترین عناصر تمام این‌ها را با هم ترکیب می‌کند.

– ایجاد هیجان و علاقمندی می‌کند. بازاریابی تعاملی تحویل پیام را از طریق ترغیب کاربران به اقدام کردن بهبود می‌بخشد.

– اطلاعاتی را که کاربران در واقعیت به دنبالش هستند به آن‌ها ارائه می‌دهد. بازاریابی تعاملی کاربران را قادر می‌سازد سفر خود را برگزینند و به پاسخ سوال‌ّهایی که در ذهن‌شان دارند برسند. مثلا ربات‌های پیامرسان، به مشتریان‌تان تجربه‌ای محاوره‌ای تک به تک می‌دهد بدون آنکه مجبور باشید وقت، پول، و تمرین زیادی صرف کنید که در صورت استفاده از کارگزار خدمات مشتری انسانی باید هزینه می‌کردید.

 

۲. بهسازی تغییر و تبدیل‌

آدم‌ها در برابر تاکتیک‌های قدیمی و کلیشه شده‌ی جذب مخاطب هدفمند» (lead generation) صبرشان را دارند از دست می‌دهند. چیزهایی مانند پاپ‌آپ‌ها، دانلود ای‌بوک، و فرم‌های ثبت‌نام عمومی کارایی‌شان را از دست می‌دهند.

نکته جاب آن است که اکثر رقبای شما همچنان بر این تاکتیک‌های تبدیل بر روی وبسایت‌های‌شان تمرکز دارند، بنابراین فرصتی برای‌تان وجود خواهد داشت تا خودتان را متمایز جلوه دهید.

همان طور که ذکر شد بازاریابی تعاملی در متعهد ساختن کاربران کار بزرگی انجام می‌دهد. وقتی توجه و علاقه‌ی آن‌ها را جلب کردید، احتمال انجام تبدیل پس از آن بیشتر خواهد بود.

VenturePact، که یک بازار توسعه‌ی نرم‌افزار است، تصمیم گرفت یک استراتژی محتوای تعاملی را اتخاذ کند چون احساس می‌کردند تاکتیک‌های بازاریابی سنتی توان‌شان را از دست داده‌اند. آن‌ّا موفق شدند نرخ تبدیل را تا ۲۸٪ ظرف دوهفته افزایش دهند که آمار قابل توجهی است.

اما این فقط به سر قیف تبدیل‌های جذب مخاطب هدفمند مربوط نمی‌شود. بازاریابی تعاملی خریداران را در کل چرخه‌ی فروش از طریق فراهم آوردن محتوای هدفمند و شخصی‌سازی شده درست درلحظه‌ای که به آن نیاز دارند، راهنمایی می‌کند.

 

۳. جذب مخاطب هدفمند با کیفیت

جذب مخاطب با کیفیت از طریق بازاریابی تعاملی بسیار ساده‌تر است. می‌توانید با پرسش‌های عمدی و محتوای هدفمند در واقع مشتریان بالقوه‌ی کم کیفیت را الک کنید. مثلا، می‌توانید پرسشنامه‌ی جالب و درگیر کننده‌ای برای بازدید کنندگان وبسایت‌تان فراهم، یا در یک رقابت از پرسش‌ّهای سنجش کیفیت استفاده کنید.

معمولا هرچه سوال بیشتری می‌پرسید احتمال آنکه آدم‌های بیشتری خط بخورند و نرخ تبدیل‌های‌تان کاهش پیدا کند بیشتر است. با وجود این، با تعاملی کردن کل تجربه می‌توانید اطلاعاتی را که نیاز دارید بدون خسته شدن و کم آوردن به دست بیاورید. این شبیه تحقیق یا پرسشنامه‌ی مدارس نیست.

کلید کسب اطلاعاتی که نیاز دارید و تعیین کیفیت مشتریان احتمالی درخواست قطعه‌های کوچک و ساده‌ی اطلاعات در راستای این سفر تعاملی است.

۴. وایرال شدن و اشتراک گذاری

یکی از بزرگترین نقایص بازاریابی تعاملی وایرال شدن رسانه اجتماعی داخلی آن است.

با پاداش دادن به شرکت کنندگان به خاطر اشتراک محتوای تعاملی‌تان، می‌ةوانید تعداد آدم‌هایی که تجربه‌های شما را می‌بینند افزایش دهید، مخاطب هدفمند بیشتری جلب کنید، و بازده سرمایه‌گذاری‌تان را به اوج برسانید.

در درجه‌ی اول محتوای تعاملی ذاتا از محتوای ایستا بیشتر قابل اشتراک گذاری است. اما اگر کمی هوشمندانه درباره‌ی آن عمل کنید صعودپذیر نیز هست. مثلا، می‌توانید رقابتی ایجاد کنید که وارد شوندگان را مم به اشتراک مطالب کند. به این طریق، کسب و کارتان می‌تواند پیش روی هزاران نفر قرار بگیرد بدون آنکه بخواهید کار شاقی انجام دهید یا بابت تبلیغات هزینه کنید.

اگر یک تست کوچک یا نظرسنجی درست کنید، شرکت‌ کنندگان آن را به اشتراک خواهند گذاشت. کسانی که دوست دارند نتایح‌شان را با دوستان، خانواده و فالوورهای‌شان در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارند. آنچه برای متوسط بازدید کننده‌ها جذاب‌تر به نظر می‌رسد، تست کوچک سرگرم کننده است یا مقاله‌آی بلند و طولانی؟

 

۵. بازخورد مشتری

بازخورد مشتری به طرز باورنکردنی برای کسب و کارها مهم است. بدون آن، قادر نیستید در زمینه‌ی پیامرسانی فروش‌های‌تان، تشخیص هر نقطه ظعفی در استراتژی بازاریابی‌تان، و پی بردن به اینکه مشتریان از چه چیز محصولات‌تان خوششان می‌آید یا بدشان، پیشرفت بکنید.

درک نادرست از خواسته‌ها و نیازهای مشتری می‌تواند برای استراتژی بلند مدت کسب و کارتان مضر باشد و به سود خالص»تان ضربه بزند.

اما چطور می‌توانید به روشی که بی دردسر، و حتی سرگرم کننده باشد، از مشتریان‌تان بازخورد بگیرید؟

نظرسنجی‌ها و رای‌گیری‌ها راهی سریع برای آن است که مشتریان عقایدشان را درباره‌ی محصول یا خدمات شما به اشتراک بگذارند. با فراهم آوردن بستری سریع و آنی برای‌ آن‌ها، بیشتر به دادن بازخورد متمایل خواهند شد. می‌توانید در لحظه‌ی درست و واقعی بازخوردها را ببینید، و استراتژی بازاریابی یا محصول‌تان را به یک روش زمان‌بندی شده هدایت کنید.

اوبر یک برند بزرگ است که از نظرسنجی و رای‌گیری تعاملی برای دستیابی سریع به بازخورد کاربران استفاده می‌کند .

۶. شخصی سازی

میلیاردها آدم هر روز در اینترنت ورود می‌کنند. اکثر آن‌ها هویتی ناشناس دارند، ملغمه‌ای هستند از داده‌های پیکسلی بدون شخصیت.

از طریق بازاریابی تعاملی، می‌توانید تجربه‌ی شخصی‌تر و صمیمانه‌تری برای مشتری فراهم کنید.

بازاریابی تعاملی مشتری را به عنوان فردی با اهداف، نیازها، خواسته‌ها، و مشکلات منحصر به فرد می‌بیند که فقط کسب و کار شما می‌تواند آن ها را برطرف کند. این تجربه متناسب با صحبت درباره‌ی و برآورده کردن این عناصر شخصی تنظیم می‌شود.

خودافشایی یک تجربه‌ی رضایت بخش به لحاظ عصبی است. این بخشی از ماهیت انسانی است که آدم‌ها می‌خواهند بشناسند و شناخته شوند. از طریق رای گیری، نظرسنجی، محاسبه‌گرها یا تست‌های کوچک می‌توانید صدای مشتری خود باشید.

یک راه بریا شخصی‌سازی تجربه‌ی مشتریان احتمالی آن است که از طریق یک ویدیوی تعاملی اجازه دهیم سفر خودشان را انتخاب کنند و برگزینند.

۷. سئو

احتمالات و امکان‌های فرمول بندی یک استراتژی سئوی متنوع و عالی با استفاده از محتوای تعاملی بی پایان هستند.

برای شروع، محتوای تعاملی لینک‌های بیشتری را جذب می‌کند و بیشتر قابل اشتراک‌گذاری است. افزایش تعداد لینک‌های داخلی در وبسایت‌تان و اشتراک‌گذاری‌های رسانه‌های اجتماعی برای محتوای شما تاثیر مثبتی بر رتبه‌ی سئوتان خواهد داشت.

برخلاف محتوای استاتیک انواع خاصی از محتوای تعاملی نیز در وبسایتها گنجانده شده است. همه جای آن اصطلاح link-bait» (لیتک طعمه) نوشته شده است. اگر می‌توانید تجربه‌ی تعاملی ایجاد کنید که سایر وبسایت‌ها بتوانند به شما لینک بازگشتی بدهند به فرصت‌های بی‌پایان لینک‌سازی فکر کنید. این می‌تواند یک اینفوگرافی، نظرسنجی، رقابت، محاسبه‌گر تعاملی یا حتی دسته‌ای از سایر تکنیک‌های تعاملی باشد که برای سایت‌های آتی شما در فضای موجودتان به مانند آهن‌ربای لینک عمل می‌کند.

همچنین، موتورهای جستجو سایت‌ها بر اساس بالاتر بودن زمان ماندن بازدیدکنندگان در آن‌ها رتبه بندی می‌کنند. محتوای تعاملی بازدیدکنندگان را نسبت به محتوای استاتیک متعهدانه تر و طولانی تر در صفحه‌های شبکه اینترنت حفظ می‌کند.

نتیجه آنکه با زمان ماندن بیشتر، لینک بیشتر، و اشتراک‌گذاری‌های بیشتر، رتبه‌بندی‌های جستجوی شما ممکن است تغییر کند.

نتیجه‌گیری

روی‌هم رفته، انتظارات مشتری در حال تغییر هستند، و موتورهای جستجو  به ارجاعات مدرن و پیشرفته‌ی بازدیدکنندگان وبسایت‌ها پاسخ می‌دهند. به عنوان صاحب کسب و کاری با حضور اینترنتی قوی، مهم است که این تغییرات را درک کنیم و بفهمیم چگونه می‌توان سلائق فعلی مشتریان و الگوریتمهای موتور جستجو را در استراتژی بازاریابی لحاظ کرد.

با آنکه محتوای استاتیک همچنان برای وبسایت‌تان ضروری است، اما لازم است استراتژی محتوای‌تان را در این چشم‌انداز در حال تغییر تنوع ببخشید. با استفاده‌ی بازاریابی تعاملی می‌توانید خودتان را از بقیه رقبا متمایز کنید.

اما برای دستیابی به این نتایج و بهره بردن از این فایده‌های بازاریابی تعاملی، باید خودتان را به حوزه‌ی نا-راحتی و تردید وارد سازید.

مشتریان‌تان برای ادامه‌ی پرورش رابطه‌شان روی شما حساب می‌کنند. صحبت کردن انفرادی با آن‌ها، و دادن محتوایی به آن ها که بسیار تعهدبرانگیز، شخصی‌شده و مکالمه‌ای است رابطه‌ی همزیستی بین مشتری و صاحب کسب و کار را تغذیه و تقویت می کند.


ترجمه: تحریریه سایت کسب و کار بازده – کامروا ابراهیمی


کسب و کار‌ها برای حفظ توان رقابت با یکدیگر باید به سرعت رشد و تکامل پیدا کنند؛ این مسئله آن‌ها را دائما تحت فشار قرار می‌دهد. ولی رشد کسب و کار می‌تواند دشوار باشد، و حتی جسورترین آدم‌های اطراف‌مان نیز گاهی اوقات به الهام و انگیزه‌ی بیش‌تری نیاز پیدا می‌کنند. در این مقاله، ۴۵ جمله انگیزشی درباره موفقیت و رشد کسب و کار برای‌تان گردآوری کرده‌ایم تا برای‌تان الهام‌بخش ایده‌هایی جدید باشند.

جمله انگیزشی درباره موفقیت و رشد کسب و کار

 

۱. ‌شدن به معنی رسیدن به مکان یا دستیابی به هدفی خاص نیست. در عوض، آن را حرکتی رو به جلو، ابزاری برای تکامل، و راهی برای رسیدن مداوم به نسخه‌ی بهتری از خود تلقی می‌کنم. این سفر هرگز به پایان نمی‌رسد.‌”‌ – میشل اوباما، از کتاب شدن

۲. ‌”‌از روی قواعد بازی کنید، ولی سخت و بی‌رحم باشید.‌” – فیل نایت، بنیانگذار نایک

۳. قدرت‌تان از پی ضعف‌های‌تان برمی‌خیزد.‌” – زیگموند فروید، نورولوژیست

۴. ‌”‌انگیزه جزء شتاب‌دهنده‌ی هر نوآوری موفق است.‌‌” – کلایتون کریستنسن، اقتصاددان و استاد دانشگاه هاروراد

۵. ‌”‌هر مشکل یک موهبت است – بدون مشکلات رشد نخواهیم کرد.‌”‌ – آنتونی رابینز، سخنران و نویسنده‌ی انگیزشی

۶. پیروی از دیگران، زندانبان آزادی و دشمن رشد است.‌”‌ – جان اف. کندی، سی و پنجمین رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا

۷. ‌”‌قدرت و رشد فقط پس از تقلا و تلاش مداوم به دست می‌آید.‌” – ناپلئون هیل، نویسنده

۸. ‌همه‌ی آدم‌ها می‌خواهند به نوک قله برسند، ولی تمام شادی و رشد در مسیر صعود اتفاق می‌افتد.‌”‌ – اندی رونی، خبرنگار

۹. ‌اشتباهات دردهای رشد خرد هستند.‌” – ویلیام جورج جردن، نویسنده / سردبیر

۱۰. مهم‌ترین دارایی زندگی‌ در جایی که ایستاده‌اید آن‌چنان ارزشمند نیست،‌ بلکه ارزش آن در مسیری است که در آن حرکت می‌کنید.‌”‌ – یوهان ولفگانگ فون گوته، نویسنده / تمدار

۱۱. ‌و آن روز هنگامی فرا می‌رسد که خطر غنچه ماندن از خطر شکوفا شدن ناراحت‌کننده‌تر باشد.‌”‌ – آناییز نین، نویسنده

۱۲. ‌احتمالا فقط آن‌هایی که ریسک رفتن به یک مسیر طولانی را به جان می‌خرند، می‌توانند بفهمند انسان تا چه حد می‌تواند پیش برود.‌” – تی. اس. الیوت، نویسنده

۱۳. ‌تنها راهی که می‌توانید به موفقیت برسید این است که ابتدا متحمل شکست‌های متعدد شوید.‌”‌ – سرگی برین، یکی از بنیان‌گذاران گوگل

۱۴. ‌اگر رویای‌تان را نسازید، دیگران استخدام‌تان می‌کنند تا رویاهای‌شان را بسازید.‌”‌ – دیروبهائی آمبانی، بنیانگذار شرکت ریلاینس

۱۵. ‌واژه‌ی تسلیم را نمی‌شناسم. یا چنین کاری را انجام نداده‌ام، یا آن را از بین برده‌ام.‌”‌ – سوزان بوچر، قهرمان سورتمه‌رانی

۱۶.  ‌برای رسیدن به موفقیت، باید قلب‌تان را به کسب و کارتان بدهید، و کسب و کار‌تان را به قلب‌تان.‌”‌ – توماس واتسون، مدیرعامل سابق آی‌بی‌ام

۱۷. ‌متفاوت بودن بسیار آسان است، ولی بهتر بودن بسیار دشوار.‌”‌ – جاناتان آیو، نائب رئیس ارشد بخش طراحی صنعتی شرکت اپل

۱۸. ‌هر کار با ارزشی انواع مختلفی از ریسک را به همراه دارد، چه راه‌اندازی یک کسب و کار جدید باشد، چه ترک خانه‌ی پدری، چه ازدواج، یا پرواز در فضا.‌”‌ – کریس هدفیلد، فضانورد

۱۹. ‌کارمندان شاد مشتریان شاد به همراه خواهند داشت، و این یعنی سود بیش‌تر.‌”‌ – ووگن اوست، نایب رئیس اجرایی مارکت‌استار

۲۰. ‌کارمندان می‌خواهند از رهبران‌شان الهام بگیرند … افرادی را استخدام کنید که الگوی دیگران باشند.‌” – جودی کوهنر، نایب رئیس بازاریابی و تعامل کارکنان، شرکت سیفورس ‌

۲۱. ‌اشتباه‌های گذشته را فراموش کنید. شکست‌ها را فراموش کنید. هر چیزی را جزء کاری را که هم‌اکنون در حال انجام‌اش هستید، فراموش کنید.‌”‌ – ویلیام سی. دورانت، یکی از بنیان‌گذاران جنرال موتورز

۲۲. ‌شرکت‌های زیادی در دام تناقض میان افزایش فروش امروز و بهبود فروش در فصول آتی یا در سال جاری گرفتار هستند.‌” – تیفانی بووا، مبلغ نوآوری و رشد جهانی مشتری در شرکت سیفورس ‌

۲۳. ‌سفر هزار کیلومتری نیز با یک قدم ساده آغاز می‌شود.‌”‌ – لائوتسه

۲۴. ‌کسب و کارها به ندرت لحظه‌ای توقف می‌کنند تا نحوه‌ی فروش‌شان را مجددا ارزیابی کنند. به این ترتیب، در حقیقت اقدامات، فرایندها، و ساختار سازمانی برای فروش در دوره‌ی جاری بیش‌تر از هر عامل خارجی پیش رو می‌تواند در جلوگیری از رشد نقش داشته باشد.‌”‌ – تیفانی بووا، مبلغ نوآوری و رشد جهانی مشتری در شرکت سیفورس

۲۵. ‌امروزه مصرف‌کنندگان انتظار دارند بتوانند به هر چیزی دست یابند، با مسئولان یک شرکت صحبت کنند، و در هر زمان هر کاری بخواهند انجام دهند. همین وجه تمایز بین شرکت‌ها است. برخی از شرکت‌ها و محصولات می‌توانند تجربه‌ای عالی و بی‌نقص به مشتری ارائه دهند و به این صورت، استانداردها و انتظارات را بالا می‌برند. در حقیقت، به راحتی می‌توانیم تحت تاثیر قرار نگیریم. ولی آن‌ها افرادی را پرورش می‌دهند که چنین تجربه‌ی عالی را به طور آشکار ارائه ندهند.‌”‌ – سوزان وینچنک، مدیر عامل و دانشمند ارشد علوم رفتارشناسی، شرکت تیم دبلیو

۲۶. ‌متخصصان حوزه‌ی تجربه‌ی مشتری عاشق این هستند که به نقشه‌های سفر مشتری‌های‌شان فکر کنند، ولی این نقشه‌ها ممکن است آن‌چنان انعطاف‌پذیر نباشند. چند نفر از مصرف کنندگان برای رسیدن به نتایج‌شان دقیقا یک مسیر مشترک را طی می‌کنند؟ تعدادی اندک. من معتقدم تجربه‌ی مشتری باید بسیار پویاتر از امروز باشد. در واقع، شرکت‌ها می‌توانند از اطلاعات مشتریان در هر لحظه استفاده کنند – هر آن‌چه در ۲۴ دقیقه یا ساعت گذشته انجام داده‌اند، نه در ۲۴ روز گذشته.‌”‌ – تام پوتیامادام، رئیس بخش خدمات دیجیتال، و کسب و کار، تجربه، و فناوری، شرکت PwC

۲۷. ‌گاهی اوقات درباره‌ی اهمیت مرکزیت مشتری صحبت می‌کنیم. ولی تاکنون خرده‌فروشان از فناوری و هم‌چنین اام به اتصال بازاریابی، فروش، خدمات و سیستم‌های تجاری به یکدیگر برای ایجاد یک چشم‌انداز ۳۶۰ درجه از مشتری غافل مانده‌اند. اکنون که تعامل هدفمند و شخصی‌سازی شده به عنوان یک وجه تمایز کلیدی به شمار می‌رود، سرانجام خرده‌فروشان باید مشتری را در مرکز هر کاری قرار دهند، و برای رسیدن به این هدف باید به اندازه‌ی کافی سرمایه‌گذاری کنند.‌”‌ – راب گارف، نایب رئیس بخش استراتژی و بینش صنعتی، شرکت سیفورس

۲۸. ” شرکت‌هایی که در زمینه‌ی تحول دیجیتال سرمایه‌گذاری بیش‌تری می‌کنند، در حقیقت به مرور زمان نسبت به رقیبان‌شان عملکرد بهتری خواهند داشت. این شرکت‌ها آمادگی بیش‌تری در برابر شکست‌ها دارند، به شکل بهتری قادر هستند کانال‌های مالی دیجیتالی جدیدی به دست بیاورند، و بهتر می‌توانند پایگاه کاربری بزرگ‌تری ایجاد کنند. به علاوه، این پدیده مستقل از صنعت است.‌”‌ – جفری کوبیت، مدیر عامل شرکت ایزوبار یو اس

۲۹. ‌داده به خودی خود برای ایجاد تجربه‌های شخصی‌سازی شده کافی نیست. برای تبدیل گنجینه‌ای جامع از داده‌ها به بینش‌هایی که بتوانند نیازهای مشتریان را پیش‌بینی کنند و به عنوان یک دستیار دیجیتال عمل کنند، به هوش مصنوعی نیاز است. کسب و کار‌های جدید درست مانند همتایان سنتی‌شان، مثلا یک خیاط واقعی (مدل بنگاه به فرد)، به خوبی از اندازه‌ها و سلایق یک به یک مشتریان‌شان در خصوص نوع پارچه، سبک، یا سایر متغیرها باخبر هستند؛ و به این ترتیب، می‌توانند توصیه‌های شخصی‌سازی شده‌ی بسیار خوبی ارائه دهند.‌”‌ – پتیر شوارتز، نایب رئیس ارشد بخش برنامه‌ریزی استراتژیک، شرکت سیفورس

۳۰. شرکت‌ اکسنچر پیش‌بینی می‌کند، تا سال ۲۰۳۵ هوش مصنوعی آمار رشد اقتصادی ۱۲ کشور مهم را دو برابر می‌کند. این دستاوردها از رایانه‌هایی ایجاد می‌شوند که همیشه کارشان را خوب انجام داده‌اند – و وقت ما را برای استفاده‌ی بهینه از آن آزاد گذاشته‌اند. برای نمونه، هوش مصنوعی این امکان را فراهم می‌کند برخی وظایف روزانه‌مان نظیر پاسخ‌گویی به پرسش‌های مشتری به طور خودکار انجام شوند. هم‌چنین، از هوش مصنوعی برای آگاهی از تغییرات ذائقه‌ی مشتریان، شناسایی مشکلات بصری در تولید، کشاورزی خودکار، شناسایی تقلب، و تصمیم‌گیری آگاهانه‌تر استفاده می‌شود.‌”‌ – ریچارد سوچر، دانشمند ارشد، شرکت سیفورس

۳۱. ‌هوش مصنوعی چیزی فراتر از جایگزینی کارگر با ربات است. هوش مصنوعی دربرگیرنده‌ی اختلالات و تغییر شکل کل صنعت خواهد شد. مدل‌های کسب و کاری به سمت شفافیت تکامل پیدا می‌کنند. در دنیای هوش مصنوعی، مصرف کنندگان دسترسی بالایی به اطلاعات دارند، و احتمالا از دستیار دیجیتال‌شان برای یافتن بهترین قیمت یا آنالیز محبوب‌ترین محصول استفاده می‌کنند. در آن زمان، استفاده از عدم تقارن اطلاعات برای دریافت مبالغ گزاف و نامتناسب از مشتری امکان‌پذیر نخواهد بود.‌” – دکتر کای فو لی، مدیر عامل شرکت سینویشن ونچر

۳۲. ‌تصور کنید یک مشتری نزدیک یکی از قفسه‌های یک سوپرمارکت می‌شود و گوشی هوشمندش را روی بسته‌های مختلف چیپس سیب زمینی می‌گیرد. سیستم‌های مجهز به هوش مصنوعی با استفاده از پردازشگر تصویری، پردازشگر زبان، و قابلیت تجزیه و تحلیل می‌توانند در بررسی بهترین برندها و مناسب‌ترین نوع برای رژیم غذایی کم سدیم، یا مشخصات طعم آنها به مشتریان کمک کنند.‌”‌ – گلن هارتمن، مدیر ارشد شرکت اکسنچر اینتراکتیو

۳۳. ‌برای استفاده از مایکروویو لازم نیست از فناوری آن آگاه باشید – مایکروویو صرفا یک وسیله است. امروزه با ورود گسترده‌ی ابزارهایی نیاز به برنامه‌نویسی ندارند و با یک کلیک کار می‌کنند، وارد عصر شده‌ایم که به راحتی استفاده از مایکروویو می‌توانیم از هوش مصنوعی نیز استفاده کنیم. هوش مصنوعی به طور گسترده‌، فارغ از توانایی‌های فنی، مورد استفاده‌ی همه‌ی آدم‌ها قرار خواهد گرفت. در نتیجه، در سال‌های پیش رو، بیش‌تر اپلیکیشن‌های مربوط به هوش مصنوعی توسط آدم‌هایی ایجاد خواهند شد که تقریبا هیچ آموزشی درباره‌ی هوش مصنوعی کسب نکرده‌اند.‌”‌ – ویتالی گوردون، نایب رئیس بخش مهندسی و علوم داده‌ها، سیفورس

۳۴. ‌شرکت‌ها برای کمک به تامین مقادیر زیادی از اطلاعات موجود در شبکه‌های رایانه‌ای‌شان، و شناسایی هر چه سریع‌تر الگوها از فناوری‌هایی از قبیل یادگیری عمیق استفاده می‌کنند. ولی به خاطر پتانسیل بسیار بالای این شرکت‌ها، موفقیت فعلی آن‌ها بر اساس هماهنگی با الگوهای اطلاعات آموزشی تاریخی بنا شده است. هم‌چنان برای آموزش مدل‌ها در چگونگی استدلال تلاش‌های زیادی باید به عمل بیاید. این مدل‌ها فقط می‌توانند برای یافتن الگوها در داده‌های تاریخی آموزش ببینند. مشکل این‌جا است که این آموزش داده‌ها بی‌طرفانه نیست – این آموزش‌ها به آسانی می‌توانند سوگیری‌های آدم‌هایی را که در ایجاد آن‌ها نقش داشته‌اند، منعکس کنند. این آموزش‌ها می‌توانند ترندها (روندها) و الگوهایی را کدگذاری کنند که تعصبات و کلیشه‌های مضر را منعکس و حفظ می‌کنند.‌” – تیمنیت جبرو، دانشمندان و پژوهشگران هوش مصنوعی، گوگل

۳۵. ‌در آینده، کارگران برای رسیدن به موفقیت در محیط کار به مهارت‌های مختلفی نیاز پیدا می‌کنند. همه‌ی ما شاهد تقاضای رو به رشدی برای مهارت‌های فناورانه‌ی پیشرفته‌ای نظیر برنامه‌نویسی هستیم. هم‌چنین، در آینده هوش هیجانی و مهارت‌های شناختی قوی‌تری – از قبیل خلاقیت، تفکر در شرایط بحرانی، و پردازش اطلاعات پیچیده – نیز مورد تقاضا خواهد بود. در این میان، مشاغل رو به رشد شامل فعالیت‌هایی خواهند شد که به سختی می‌توان آن‌ها را به صورت خودکار انجام داد؛ از جمله مدیریت و پزشک، و هم‌چنین مراقبت‌های بهداشتی و آموزش. آموزش و بازآموزی کارگران در نیمه‌ی راه پیشرفت و هم‌چنین نسل جدید برای مقابله با چالش‌های پیش رو نیز یکی دیگر از اامات است.‌”‌ – جیمز مانیکا، رئیس و مدیر موسسه‌ی جهانی مکنزی

۳۶. ‌در ۱۹۵۰، تنها ۵۵ درصد از جمعیت کاری در ایالات متحده استخدام و مشغول به کار بودند. در ۲۰۱۵، بعد از معرفی فناوری‌های متعددی که به طور بالقوه بسیاری از مشاغل را از بین می‌برند، ‌این رقم به ۶۰ درصد افزایش یافت – پس از افزایش خالص حدود ۱۰۰ میلیون شغل. این فناوری‌ها شامل جرثقیل‌های حمل و نقل، دستگاه‌های خودپرداز، و رایانه‌های شخصی صفحه گسترده بودند. همین مسئله برای هوش مصنوعی نیز صادق است؛ به خصوص اگر نوآوری‌های آموزشی را که می‌توانند به سازگاری آدم‌ها کمک کنند نیز در کنار آن قرار دهیم.‌”‌ – پیتر شوارتز، نایب رئیس بخش برنامه‌ریزی استراتژیک در سیفورس

۳۷. ‌”‌هوش مصنوعی به معنی توانمندسازی دستگاه‌ها برای کامل کردن انسان – و به عبارت دیگر، تکمیل مهارت‌های انسان – است؛ نه صرفا جایگزینی آن‌ها با انسان. در بیش‌تر موارد، مهارت‌های هوش مصنوعی با مهارت‌های انسان متفاوت هستند، بنابراین، به سمت یک هم‌زیستی میان انسان و هوش مصنوعی در حرکت هستیم.‌”‌ – رابین بوردولی، مدیر عامل شرکت فیگور ایت

۳۸. دلیل شرکت‌ها برای گرایش به ابتکارات توسعه نیروی کار، علاوه بر اقدام به نفع کارگران، رسیدن به سطحی از رقابت‌پذیری است. با افزایش تقاضا برای مهارت‌ها در دوران هوشمندی، جنگ برای جذب استعدادها نیز افزایش خواهد یافت.‌”‌  – سارا فرانکلین، نایب رئیس اجرایی و استاد روابط توسعه‌دهندگان، سیفورس

۳۹. ‌تغییر مسیر به سمت یادگیری همیشگی مسئله‌ای است مطلقا ضروری. با فزایش شتاب تغییرات فناوری، باید از این بابت مطمئن باشیم که کارمندان برای رسیدن به موفقیت در انقلاب صنعتی چهارم، به مهارت‌های درست و کافی در اختیار دارند. این مهارت‌ها شامل مهارت‌های فنی و نرم‌افزاری هستند. در هر دو حوزه تغییراتی در راه هستند.‌”‌ – ژیکا کریگر، سرپرست بخش مشارکت‌ها و ت فناوری، مرکز انقلاب چهارم صنعتی، مجمع جهانی اقتصاد

۴۰. با افزایش روز افزونی تاثیر فناوری به عنوان نیروی محرک انقلاب صنعتی چهارم، بر زندگی هر یک از ما، آدم‌ها از رهبران کسب و کار انتظار دارند علاوه بر آن‌که فقط بخواهند شرکت‌های‌شان را مدیریت کنند، تاثیر بیش‌تری بر اجتماع بگذارند. به این معنی که کسب و کار‌ها باید دارای آن دسته از ارزش‌های سازمانی باشند که به فراتر از منافع سهامداران بنگرد. آن‌ها باید مسئولیت سایر اشخاصی را که به نوع دیگری در این کسب و کار سهم دارند، نیز بر عهده بگیرند: مشتریان، کارمندان، تامین‌کنندگان، و جوامع.‌”‌ سیمون مالکهی، مدیر ارشد نوآوری در سیفورس و نیکولاس دیویس، سرپرست بخش اجتماعی و نوآوری، مجمع جهانی اقتصاد

۴۱. ‌معمولا گفته می‌شود، داده جایگزین نفت خواهد بود. در عوض، ما معتقدیم اعتماد تنها عامل موفقیت کسب و کار‌ها – انقلاب صنعتی چهارم است. شرکت‌ها، علاوه بر افزایش درآمدها، باید به دنبال برآوردن نیازها اخلاقی و کسب و کاری نیز باشند. مدیران رده پایین‌تر و سایر رهبران باید با اتخاذ یک دیدگاه بلند مدت، خود را به تغییرات پرشتاب فناوری و اجتماعی امروز سازگار کنند.‌”‌ – مارک هوکینز، رئیس و مدیر ارشد مالی، سیفورس

۴۲. ‌فناوری به عنوان عامل محرک انقلاب صنعتی چهارم، باعث است شرکت‌ها تاثیر روز افزونی بر نحوه‌ی زندگی، کار، و کارکردمان در اجتماع داشته باشند. در نتیجه، مشتریان انتظار دارند رهبران کسب و کار دیدگاه‌شان را به فراتر از منافع سهامداران گسترش دهند. این روش استراتژیک طولانی مدت و گسترده ضامن موفقیت آن‌ها خواهد بود. مکنزی دریافته است، شرکت‌هایی که توجه‌شان را به فراتر از منافع سه ماهه‌ی سهامداران معطوف کرده‌اند، با ۴۷ درصد رشد متوسط درآمد بالاتر و ۳۶ درصد رشد عایدی بهتر، عملکرد بهتری نسبت به رقیبان‌شان داشته‌اند.‌”‌ میگوئل میلانو، رئیس بخش اروپا، خاورمیانه، و آفریقای سیفورس

۴۳. ‌فقط شعارهایی که بر روزی دیوار یا وبسایت شرکت قرار می‌دهید، برای‌تان ارزش نمی‌آفرینند. در مورد اصول پایه‌ای صحبت می‌کنیم که مسیر هر روزه‌ی آدم‌ها را به شرکت، و همکاری‌شان با یکدیگر را هدایت می‌کنند. آن‌چه رهبران را نیز در هنگام تصمیم‌گیری در خصوص مسائل مهمی نظیر انجام کارهایی به نفع مشتریان و محافظت از حقوق کارمندان راهنمایی می‌کند. شرکت‌های هوشمند تلاش می‌کنند ارزش‌ها و رفتارهای‌شان از استراتژی شرکت حمایت کنند … وقتی شرکت‌ها با ارزش‌های قدرتمندی دست یابند، کارمندان از این ارزش‌ها حمایت می‌کنند. در مقابل، اگر آدم‌ها متوجه شوند به اندازه‌ی دیگران فرصت در اختیارشان قرار گرفته نشده است – یا به خاطر جنسیت، نژاد، یا سن به اندازه‌ی دیگران به آن‌ها احترام گذاشته نمی‌شود، از حمایت کردن طفره می‌روند.‌”‌ – مایکل بوش، مدیر عالم شرکت بهترین مکان برای کار

۴۴. ‌تجربه نشان داده است، شرکت‌هایی که دیدگاهی بلند مدت دارند و طیف گسترده‌ای از سهامداران – از جمله مشتریان، کارمندان، شرکا، محیط زیست، و جامعه‌ای که به آن‌ها خدمت می‌کنند – را مد نظر دارند، دارای پایداری، نوآوری، و سوددهی بیش‌تری هستند. این بر عهده‌ی مدیر عامل است که شرکت را با رعایت مسائل اخلاقی و ارزشی جدید به سمت جلو هدایت کند، و مسئولیت تاثیرات اجتماعی فناوری‌ها را بپذیرد؛ و این وظیفه صرفا به مسئولیت اجتماعی شرکت محدود نمی‌شود؛ این مسئله به منافع مرکزی کسب و کار این شرکت‌ها مربوط می‌شود.‌”‌ – ژیکا کریگر، سرپرست بخش مشارکت‌ها و ت فناوری، مرکز انقلاب چهارم صنعتی، مجمع جهانی اقتصاد

۴۵. ‌برای یک کسب و کار کافی نیست که بگوید: امنیت و حریم داده‌های مشتریان‌مان ارزشمند هستند. کسب و کار‌ها باید این مسئله را با عمل نشان دهند، سپس به مشتریان اجازه دهند خودشان انتخاب کنند کدام اطلاعات برای استفاده مناسب است و کدام مناسب نیست. جای تعجب نیست که ۹۲ درصد از مشتریان می‌گویند: آن‌ها از لحاظ داده‌ها، به کسب و کاری اعتماد می‌کنند که به آن‌ها اجازه دهد بر فرایند جمع‌آوری و در نهایت، استفاده از داده‌ها، کنترل داشته باشند.‌”‌ لیندزی فینچ، نایب رئیس ارشد بخش حریم خصوصی جهانی و قانون محصول، سیفورس


راه های ارتقاء کسب و کار

۱. تخصصی کار کنید

ارائه‌ی محصول یا خدمتی که هیچ کس دیگر آن را عرضه نمی‌کند یکی از راه‌های جذب مجدد مشتریان است. به هر روی، اگر برخورد خوب مردم با کسب و کارهای محلی نباشد، چه چیز دیگری می‌تواند شما را مجاب کند که به آن‌ها محصولی تخصصی ارائه دهید؟

به عنوان مثال، اگر قنادی دارید، امتحان کردن دستورهای پخت جدید و منحصر به فرد تا جایی که برای خودتان اسم و رسمی به هم بزنید ایده‌ی بسیار خوبی به نظر می‌رسد. یا مهارتی را پیدا کنید که خودتان یا کارکنان‌تان دارید و می‌تواند بر کیفیت خدماتی که فراهم می‌آورید بیفزاید و آن را کاربردی و عملی سازد.

 

۲. در شبکه‌های اجتماعی فعالیت کنید

مشتریان وقتی با کسب و کارهای کوچک در رسانه‌های اجتماعی ارتباط برقرار می‌کنند، انتظار دارند پاسخی شخصی دریافت کنند. حصول اطمینان از اینکه شرکت بلافاصله و امیدوارانه به هر شکایتی که دریافت می‌دارد رسیدگی می‌کند، با مشتریان پرخاشگر و لج‌باز به صورت آفلاین برخورد می‌کند (بحث کردن در فضای مجازی برای همه بد است) حائز اهمیت است و باعث می‌شود شخصیت شما در لابلای پست‌هایی که می‌گذارید بدرخشد و جلوه‌گر شود.

فراتر از همه‌ی این‌ها، با رسانه‌ی اجتماعی مثل یک آدم حرفه‌ای برخورد کنید. حتما از برنامه‌های آنالتیک (تحلیلی) استفاده و ت رسمی و حساب شده‌ای در این زمینه داشته باشید. غفلت و سهل‌انگاری در اینترنت ممکن است به کسب و کارهای کوچک آسیب وارد کند.

۳. به یک گروه حامی کسب و کارهای کوچک بپیوندید

فعالیت کسب و کار کوچک چیزی نیست که مجبور باشید تنهایی با آن دست و پنجه نرم کنید. سازمان کسب و کارهای کوچک ایالات متحده برای صاحبان کسب و کارهای کوچکی که مقصودشان نه فقط رقابت بلکه همکاری نیز باشد منابع فراوانی دارد.

از طریق تعامل با صاحبان کسب و کارهای کوچک که وما در محله‌ی شما هم نیستند، می‌توانید پی ببرید راز موفقیت‌شان چیست و از آن‌ها در کسب و کار خودتان بهره ببرید.

 

۴. در رویدادهای اجتماعی شرکت کنید

یکی از بهترین راه‌ها برای آنکه نام کسب و کارتان را بر سر زبان ساکنان محلی بیندازید درآمیختن با آن‌ها است. تابستان وقت گشت و گذار، بیرون زدن از خانه و جشن و سرور، فستیوال‌های غذا، و رویدادهایی از این دست در محله‌های شهر و شهرک‌های سرتاسر کشور است. برگزاری این قبیل چیزها معمولا به حمایت کسب و کارهای محلی نیاز دارد.

مثلا فروشندگی در نمایشگاه غذا یا بازار تره بار می‌تواند توجه بسیاری را به رستوران اصلی شما یا کسب و کار تخصصی خوراکی که دارید جلب کند.

 

۵. سعی کنید دارایی ارزشمندی برای اجتماع باشید

این مورد با توصیه‌ی قبلی شانه به شانه‌ی هم در حرکت هستند. به عنوان یک کاسب محلی، نه تنها مم هستید نیروی مثبت به محله‌ی خود تزریق کنید، بلکه این کار برای کسب و کار خودتان هم خوب است.

چه از طریق کار کردن با خیره‌های محلی باشد یا بانک‌های غذایی، کمک کردن به فراهم آوردن بورسیه برای دانشجویان محله یا پیشنهاد پرداخت بودجه‌ی کارآموزی در زمینه‌ی کسب تجارب مفید برای جوانانی که همچنان در دانشگاه‌ هستند یا به تازگی وارد بازار کار شده‌اند، این کار نیک و تاثیری که بر می‌انگیزد بسیار ارزشمند است.

۶. سعی کنید درباره‌تان مطلب بنویسند

ثبت اطلاعات شما در یک رومه‌ی محلی یا وبلاگ راهی رایگان برای جلب توجه بی‌نظیر در بین مردم است. البته این یعنی باید کسب و کار کوچک‌تان را به قدری خوب اداره کنید که در درجه‌ی اول توجه مطبوعات را به خود جلب کنید.

اما اگر رومه‌نگاری با شما تماس گرفت، بهتر است با اطمینان به نفس وارد صحبت با او بشوید و وجه‌ی عمومی دوستانه‌ی خود را برای فعالیت‌های اجتماعی نشان بدهید. اگر بتوانید خودتان را جذاب و دلربا جلوه‌گر سازید، محلی‌ها مشتاق بازدید از کسب و کار و شناخت شما خواهند شد. به این می‌گویند بازاریابی رایگان!

۷. فضای درست و مناسب را پیدا کنید

مکان، مکان، مکان. این اصل و قاعده فقط برای کارگزاران مستغلات نیست؛ صاحبان کسب و کار کوچک با پیروی از آن عملکرد خوبی خواهند داشت. گاهی چیزی که کسب و کار کوچک بیش از هر چیز نیاز دارد آن است که افراد بیشتری را به خود جلب کند.

وقتی اولین فروشگاه یا فروشگاه جدیدی را افتتاح می‌کنند، ایده‌ی خوبی به نظر می‌رسد که ابتدا بررسی کنند مردم بیشتر کجای شهر پیدا قدم می‌زنند و در چه زمان‌هایی.


ترجمه: تحریریه سایت کسب و کار بازده -کامروا ابراهیمی


در هر مذاکره‌ای، چه بر سر فروش بیمه عمر و چه بر سر معامله ملک و حتی بر سر گرفتن تخفیف در موقع خرید یک پیراهن، معمولاً سه نوع مذاکره کننده وجود دارند: ه‌ها، کپورها و دلفین‌ها.

خود شما هم در جریان مذاکره فروش بیمه قطعاً به یکی از این سه دسته‌ی مذاکره‌کنندگان تعلق دارید.

این مقاله را بخوانید تا نه تنها متوجه شوید که شما کدام یکی از این سه نوع مذاکره‌کننده هستید بلکه روشهای مذاکره و واکنشهای افراد در زمان فروش بیمه یا هر نوع مذاکره دیگری را نیز بشناسید.

البته در این مقاله، تمرکز فقط بر روی مذاکره فروش بیمه نیست. بلکه می‌خواهم با شما درباره خود مذاکره و استفاده از آن در جریان زندگی روزمره صحبت کنم.

در ادامه، به بررسی هر یک از سه نقش رایج در بین مذاکره کنندگان می‌پردازیم.


1– سعی کنین استارت مکالمه رو طوری شروع کنین که از مشتری بخواین در مورد شما و محصولاتتون به چه اطلاعاتی نیاز داره.

2– در صورت توهین مشتری به خدمات و محصولات شما، خونسردی خودتون رو حفظ کنین. قطعا دلیلی دارین که مشتری رو قانع کنه. همچنین از مشتریتون دلیل قانع کننده بخواهید.

3– با دیگر همکاران و کارمندان همیشه هماهنگ باشین. ضد و نقیض میان حرفای شما و همکاراتون پیش مشتری جلوه خوبی نداره.


بیمه عمر

آموزش فروش بیمه عمر با متد NLP

در طی سالهای گذشته که با شرکت ها و موسسات مختلف در خصوص تعالی سازمانی همکاری داشته ام، يک نقطه مشترک در بین همه انها ديده ميشود و آن چيزي نيست جزء فروش بالا و رضایت مشتری. در اين بين آموزش فروش بیمه عمر در قالب دوره های نوابغ فروش بیمه عمر يکی از جذاب ترين آنها بوده زيرا مسائلی چون تیپ شناسی مخاطب، استفاده از الگوی متا و میلتون، متقاعدسازی و پاسخ به اعتراضات بصورت کاربردی در آن استفاده شده است.
از آنجایی که تخصصا تکنیک های ان ال پی NLP را در فروش آموزش ميدهم، بايد بگویم اين تکنیک ها در حوزه بیمه عمر بسيار کار ساز بوده و بيشترين رضايت شرکت کننده ها و شرکت ها را در بر داشته است. در اين دوره ها به موارد زير پرداخته ميشود:


چنان که بارها اشاره کرده ایم، موفقیت مالی به برنامه ریزی، تلاش، پس انداز و سرمایه گذاری نیاز دارد.اما تمامی این اقدامات، بدون توجه ویژه به هزینه ها و کوشش برای کاستن از آنها بی فایده است. اگر عادات هزینه ای نادرست خود را ترک نکنید و همچنان اصرار داشته باشید که با کمترین بهانه منابع مالی را هدر دهید، مطمئنا در نهایت موفقیت چندانی به دست نخواهیدآورد.

عادات زیر از جمله مهم ترین مواردی است که موجب از دست رفتن پول شما می شود. بسیاری از این عادت ها به صورت پنهان عمل می کنند و منابع مالی شما را بی آنکه متوجه باشید به هدر می دهند. ماه های ابتدایی سال جدید بهترین زمان برای توقف این اقدامات نامناسب است. پس دست به کار شوید!


دو دلیل اصلی برای خرید کردن یا نکردن اشخاص، میل به سود بردن و ترس از ضرر کردن است. میل به سود بردن به‌ معنای قرار گرفتن در شرایط بهتر است. بنابراین، اولین وظیفه شما این است که خریدار احتمالی را متقاعد کنید که اگر بیمه‌ نامه پیشنهادی شما را بخرد تا چه اندازه در شرایط بهتری قرار می‌ گیرد. انگیزه دوم، ترس از ضرر کردن است. خریداران از خرید اشتباه می‌ ترسند که این به ۳ دلیل است:


در این مقاله، تکنیکها و روش‌ هایی را خواهید آموخت که درصورت استفاده منظم از این اصول، حرکت شما به‌ سوی موفقیت در صنعت بیمه را تضمین خواهد شد. اینها روش‌ هایی هستند که هر روزه، توسط بهترین فروشندگان بیمه، در سراسر دنیا به‌ کار گرفته می‌ شوند. شاید نکاتی که در این مقاله می‌ خوانید، اندکی در نظرتان تکراری جلوه نماید؛ اما هربار که دچار چنین حسی شدید، از خود بپرسید که آیا من به عنوان یک نماینده یا فروشنده بیمه ، همین دستورالعمل تکراری را تاکنون رعایت نموده‌ ام؟!


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خدا،انسان وعشق...